ذکر من لدنا لمن انار من انوار وجه ربه العزیز الوهاب الذی اذا سمع الندآء توجه

ذکر من لدی المظلوم الی من فاز بالبحر الاعظم و شرب منه باسم ربه المشفق الکریم

سبحان الذی قدر مقادیر کل شیء فی الواح عز محفوظا و خلق کل شیء علی شان لو یصفن

سبحان من قام بنفسه علی امره و اظهر ما اراد بسلطانه انه لایعجزه سطوه العالم و

عرض خادم فانی آنکه اثر کلک انور که مطرز بانوار حب مالک قدر بود ضیا بخش قلب و بصر

کتاب انزله مولی العالم لحفظ الامم و اراد ان یرسله الی الذی اقبل الی الافق الاعلی

لسان و قلب و اعضا و اجزا باطن و ظاهر اول و آخر عروق و شعرات شهادت میدهند بر

مکتوبی از شما رسید و آنچه در او مذکور بود نزد اهل بصر واضح و مبرهنست بشنو ندای

یا اسد علیک بهاء الله نامه حسین بائی علیه بهائی رسید بلحاظ فائز و باصغا مشرف

یا اسمی فی ملکوت امری و امینی بین خلقی و آیه ذکری بین عبادی و السائر فی

یا اهل البهاء اسمعوا الندآء من السدره النورآء انه لا اله الا هو الفرد الواحد

یا من تزین جمال قدس ازلیتک بطراز خیط عز مکرمتک و تظهر ظهورات شمس وجهتک

اصبحنا فی قصر جعله الله مقر عرشه العظیم و قصدنا مقصدا آخر فلمنا وردنا

الحمد لله الذی ارسل الرسل و انزل الکتب لیهدی الناس الی افق العدل و یعرفهم ما یرتفع

الحمد لله الذی اظهر الکنز المخزون و السر المکنون انه لهو الذی اذ اظهر ظهر ملکوت البیان

الحمد لله الذی انزل التوراه و الانجیل و الفرقان تعالی الرحمن الذی بالفرقان

الحمد لله الذی هدی عباده الی صراطه المستقیم و اخبرهم بنباه العظیم و بشرهم

تعالی الله المقتدر القیوم الذی زین العالم بالاسم الاعظم و به فصل بین الامم و

حمد حضرت موجودی را لایق و سزاست که آفرینش را لاجل مشرق آیات و مطلع بیناتش

حمد حضرت موجودی را لایق و سزاست که بظهورش جمیع اشیا بانی الموعود ناطق و از

دوست مکرم کتاب شما رسید فی الحقیقه سرور کلی بخشید و همچنین حزن بسیار چه که

قد تشرفت الایام یا الهی بالایام التی سمیتها بالهاء کان کل یوم منها جعلته مبشرا

قد هدرت حمامه البیان علی ایکه العرفان الملک لله رب العالمین هذه کلمه نطق بها

هذا کتاب من لدنا الی من علی الارض کلهم اجمعین ان لاتعبدوا الا الله المقتدر
