ای مورد مصیبت کبری مصائب و احزان از هر جهت ترا احاطه نمود و مشقت عظمی از برای

ای ناظم لئالی منثور قریحه ات سیال و اشعار آبدارت چون ماء زلال شیرین و بدیع و

ای ناظم لئالی نعوت الهی پیک مبین و برید ملکوت رب مجید نامه از ملکوت ابهی

ای نفوس مبارکه تهنیت ورود رسید و نهایت سرور از احساسات وجدانیه یاران الهی

ای نفوس مبارکه در عالم وجود هیچ موهبتی باقی و برقرار نه و هیچ نعمتی پایدار

ای نهال سبز پرطراوت حدیقه محبت سلطان احدیت شکر کن خدا را که در این عصر مجید و

ای نورسیدگان باغ الهی از قرار معلوم بشهادت جناب حاجی نبیل تحصیل فن جلیل نموده

ای نوش لب هر لبی که در ستایش و نیایش خداوند آفرینش بجنبش اید چون آب زندگانی

ای نونهال گلستان عرفان پدر بزرگوارت در بوستان محبت الله سروی آزاد بود و در

ای هائی من چندیست که از هاای هوای بگوش نرسیده و از گلزار محبتش بوای نیامده

ای واقف اسرار و سرور ابرار فی الحقیقه بخدمت امرالله پرداختی بنیان متین در

ای ورقه طیبه مطمئنه اگر چه بحرقت هجران و شدت حرمان مبتلا شدی ولی ناله مکن و

ای ورقه محزونه تو قرینه آن نور مبین و نجم منیر بودی و در یک برج همدم و قرین

ای ورقه منجذبه نامه شما رسید و مضمون مفهوم گردید حمد خدا را که مهیای خدمتی و

ای ورقه منجذبه نامه های مفصل واصل و مضامین سبب سرور قلب حزین شد زیرا تفصیل

ای ورقه موقنه مبتهله زکیه طیبه ثابته فائزه حمد کن جمال قدم و اسم اعظم را که

ای ورقه موقنه هر چند مصیبت وارده آتش جانسوز است و تیر جگردوز ولی حکمت قدیمه و

ای یادگار آن دو بزرگوار الحمد لله که مانند جد عزیز و پدر با فرهنگ و تمیز ثابت

ای یادگار دو شهید بزرگوار نامه ای که مرقوم نموده بودی ملاحظه گردید از بشارت

ای یار حقیقی نامه مرسول ملاحظه گردید این روزها مراجعت از فرنگستان چون گلستان

ای یار دیرین و حبیب قدیم هر چند مدتیست که بظاهر ملاقاتی نشده ولی همیشه نزد منی

ای یار صادق عبدالبهاء در محیط آب نار محبت الله در شدت التهابست اهل کشتی جمع

ای یار قدیم یاد باد آن ایام که در عراق در ظل شجره عنایت آرمیده بودیم و در هر

ای یار مهربان چون موسم بهار روحانی رسد نسیم رحمانی وزد غمام عرفان بفیضان اید
