ای ناظر الی الله در سبیل دوست معنوی و یار حقیقی جان و روان و آسایش وجدان را

ای ناظر بملکوت ابهی آنچه قلم تحریر نماید و لسان تقریر کند رشحی از بحر متموج در

ای ناظر بمنظر اکبر در این ساعت که جمعی در این محضر از بیگانه و محرم حاضر و

ای نفوس مبارکه دردانه تا در آغوش صدفست درخشندگی و لطافتش مجهول همچنین گوهر

ای نفوس مقدسه مبارک ترین نفوس کسانی هستند که از ظلمات عالم طبیعت آزادند و

ای نهالهای بیهمال باغ الهی انشاء الله اخوان نازنین چون خوشه پروین در سپهر

ای نوجوان محترم چه قدر نفوس بزرگوار در قرون های ماضیه نهایت آرزو داشتند که

ای نورسیده گان بهائیان و طالبان علم و عرفان انسان را امتیاز از حیوان بچند چیز

ای هدهد سلیمان پر حشمت الهی سفری بسبای سبز و صحرای خرم نما آباد یابی ولی چند

ای هوشیار جهانیان مدهوش اوهامند و بیهوشان صراحی و جام مدام عکسی از پرتو تجلی

ای واثق بفضل و عنایت حق شکر بی پایان حضرت رب جلیل را که آفتاب فلک احدیتش از

ای واله شیداای هر جمعی پریشان گردد و هر انجمنی بیسر و سامان شود بجز جمعی که

ای واله و سرگردان بادیه محبت الله مدتیست که رفتی و از هجران و حرمان قلب

ای ورقات روحانیات طوبی لکن بما انجذبتن بنفحات الله و استضائت قلوبکن بنور

ای ورقه روحانیه از صعود آن طیر آشیان الهی بحدائق باقیه مکدر مباش و متلهف مشو

ای ورقه سدره منتهی مدتی بود که راه مقطوع بود و ابواب مسدود لهذا نگارشی نشد

ای ورقه طیبه شکر کن خدا را که منتسب بان جان پاکی و ثمره آن شجره پرطراوت از

ای ورقه طیبه علیک بهاٌالله وفضله وجوده و الطافه فی اولاک

ای ورقه مبتهله جناب آقا محمد اسمعیل علیه بهاء الله الابهی در بقعه مبارکه

ای ورقه محترمه از صعود ولد عزیز محزون مباش مغموم مگرد صبر و سکون خواه و تسلیم

ای ورقه منتبه کوهر را جوهر باید و لولو را لمعان شاید چون کوهر صدف الطافی باید

مدرسه اطفال در روز يکشنبه و قرائت الواح و تعاليم حضرت بهآءاللّه و القآء کلمة اللّه

ای ورقه موقنه در این کور الهی الطاف حق در حق اماء الرحمن مشهود و واضح لهذا
