ای ورقه موقنه در کور مسیحائی و دور عیسوی بعد از صعود روح وجود بمقام محمود جمیع یاران

ای ورقه ناطقه حمد خدا را که قدرت الهیه را بعین راس مشاهده نمودی و ایات باهرات

ای یادگار آن بزرگوار حمد خدا را که پسر خوی پدر گرفت و سلیل روش اب جلیل یافت

در خصوص علم هيئت سؤال نموده بوديد. عبدالبهآء چنان مبتلا که فرصت نگاشتن نامه ندارد تا چه رسد

ای یار عزیز نامه ای که به آقا احمد مرقوم نموده بودی ملاحظه گردید از عدم حضور

ای یار قدیم نامه ایکه بواسطه جناب آقا میرزا حیدر علی ارسال نموده بودی رسید از

ای یار قدیم نامه شما رسید ولی نمیدانی چه خبر است دقیقه ای شب و روز آرام ندارم

ای یار مهربان آنچه نگاشتی خواندم نامه آن یار جانپرور شادمانی افزود و کامرانی

ای یار مهربان چند روز بسبب دعوت دو کشیش و رجای احبای الهی بفلادلفیا رفتم دو

ای یار مهربان نامه رسید و از بشارت انجذاب قلوب احباء نهایت مسرت حاصل گردید

ای یار ودود فرود مظلوم در دست طوس منحوس گرفتار شد امید وفا داشت ظلم و جفا دید

پاک يزدانا محبوب مهربانا اين ياران آشفتهء بوی تو اند و سر گشتهء کوی تو از هر قيدی رستند

ای یاران دو نفر امریکانی که صاحب جریده در امریکا هستند محض اطلاع از حال ایران

ای یاران رحمانی عبدالبهاء اگر بیان اشتیاق خواهم اوراق کفایت ننماید اگر آرزوی

ای یاران روحانی عبدالبهاء تا چند ساکتید و تا کی صامت هر چند ناطقید ولی در این

ای یاران روحانی هر چند بظاهر از همدیگر دور و مهجوریم ولی بحقیقت در محفل سرور و

ای یاران عبدالبهاء برادر پاک گهر شما قطع دریا نمود و ببقعه مبارکه نوراء وارد

ای یاران عبدالبهاء جناب سمی ذبیح نهایت مدح و ثنا از آن یاران باوفا نمایند که

ای پروردگار عبدالبهاء خاکسار را به خدمت ابرار موفق فرما و اين بنده بی سر و پا را

ای یاران و اماء رحمن مدتی بود که عبدالبهاء را آرزو چنان که در آنسامان مشرق

ای یزدان رحمانم جانم و جانانم فرقت در حسرت در حرقت در کربت در سوزش هجرانمه و
