ای شخص محترم نامه شما رسید و بر مضمون اطلاع حاصل گردید سوال از عقیده عبدالبهاء

ای شمع افروخته اگر شعله فانی زنی روشناایت دمیست و محفلت مشکاه پرغمی افروختنت

ای شمع ثبوت در جمع یاران و در عبور و مرور دوستان چنان آهنگی بنواز که مرغان

ای شمع حب اگر در زجاجه ملکوت ابهی شعله افروزی خواهی در این ناسوت ادنی

ای شمع روشن در محفل ثبوت الهی الهی هذا نجم بزغ من افق الثبوت علی میثاقک

هر ثروتی و سرمايه ای که از اين جهان است عاقبت زيان و خسران است نهايت اين است

ای شمع محبت الله از خدا میطلبم که در هر جمعی روشن گردی و در هر انجمنی نور رب

ای شمع محبت الله در این انجمن پر نور و ساطع باش تا اشعه اوج گیرد و باستان

ای شمع محبت الله در این قرن عظیم که چشم و چراغ قرون اولی و شمس مشرق لامع بر

ای شمع محبه الله صبح نورانی هدی از افق ملا اعلی ساطع و لامع عجب در اینست که

ای شمع مشتعل انوار تقدیس از هر جهت در اشراق است و اسرار توحید مشرق بر آفاق

ای شهریار یزدان پاک یار بوده که باین دربار بار یافتی و بایوان جهانبان

ای شهناز خوش آواز نامه و جریده رسید حال جرائد عالم از هر ملتی خطابهای احباء

ای شیدائی روی دلبر معنوی هر عاشقی سر معشوقی دارد و هر دلداده ای پریشان موی

ای صاحب قلب نورانی نامه ات رسید الحمد لله حقیقت جو هستی و امیدم چنانست که

ای صادق من راستی و درستی و حق پرستی صفت راستانست و سمت پاکان صدق بهترین صفتی

ای صدرالصدور بساط روحانی فی الحقیقه کار اینست که شما مینمااید بتدریس تبلیغ

ای ضیاء ساطع در مشکاه هدی اگرچه در لغت نور بمعنی ضیاء و ضیاء بمعنی نور آمده

مرقوم نموده بودی که از احبّا شنيدی که انسان اگر ترقّی ننمايد محو و نابود گردد مقصد عدم صرف نيست
