ای سمی علوی عبدالبهاء گمان منما که دقیقه ای فراموش شوی دمبدم بیاد توام و از

ای سمی یوسف کنعانی آن یوسف مصری را رائد کاروان از چاه نجات داد و باوج ماه

ای سه مفتون دلبر بیچون نامه مختصر بسیار مفصل بود و پر اثر و دلیل بکمال تضرع و

ای شاخ شجره عنایت آنچه مرقوم نموده بودید ملاحظه گردید مکتوب حضرت والد نیز

ای شمع افروخته روشنی حقیقی نور محبت الله است الحمد لله رخت بپرتو عشق الهی

ای شهریار خدا یار تو باد ستایش خداوند آفرینش را که این حزب پارسی مظهر الطاف

ای شهریار خدا یار تو باد و یاور تو باد تا جان و دل خورسند گردد و مظهر جلوه

ای شیرزاد زاده شیر جوانمردیست که سپاه نقض را چنان قوت قلب بنماید که گروه

ای شیرین زبان شعرت محیر عقول و شعور بود و نظمت برهان موهبت رب غفور پس شرابت

ای طالب باقیات صالحات اولاد و احفاد که باشرف اعراق موید بحسن اخلاق هستند یعنی

ای طالب حقیقت صبح امید دمید و انوار توحید بر جمیع آفاق تابید الحمد لله که

نور هدايت از افق اعلی ساطع شد و کوکب عزّت ابديّه از مطلع امکان طالع گرديد

ای طالب رضای الهی حسن روی بندگان حق بعضی در مقام حسن است و برخی احسن حسن از

ای طالب مقعد صدق توجه بملکوت ابهی کن و تضرع بملا اعلی که ای خدای پرعطا خطا

ای طالب ملکوت بالطاف حضرت پروردگار امیدوار باش و از مصائب شدیده اینجهان نومید

ای طفل مبتهل الی الله نقوش و تصویری که از قلم تو صادر بواسطه جناب ابی الفضل

ای طوطی شکرشکن قند مکرر است و نبات مصر جلیل اکبر طوطیانرا مژده ده و شیرین

ای عاشق روی بهاء گویند چون ابراهیم خلیل را در آتش سعیر انداختند جبریل ندا

ای عبد آستان حق عبودیت درگاه جمال ابهی سلطنت جهان بالاست و عزت ملا اعلی گمان

ای مهربان يزدان من محض عنايت روح وجود دميدی و خلعت حيات بخشيدی

ای عبد ودود مقام محمود الیوم ثبوت و رسوخ بر میثاق رب معبود است چه که سفینه

ای عبدالباقی آنچه در حیز وجود بینی جمیع فانی و هر که را در ظل ممدود یابی بر
