ای متمسک بعروه وثقی چشم بصیرت گشا نور حقیقت بین آثار فیوضات ملکوت ابهی از جهان

ای متوجه الی الله ببقعه مبارکه فائز گشتی و در آستان حضرت کبریا حاضر شدی و

ای متوجه بملکوت ابهی فیض نامتناهی الهی چون فیضان ابر نیسانی و ریزش سحاب آذاری

ای متوکل علی الله توکل را معنی حقیقی اینست که چون در سبیل الهی قدم نهی از هر

ای محترمه حمد کن خدا را که نغمه و اهنک آموختی و بستایش و محامد حی قیوم در

محرّک لسان محبّت اللّه است و وله و انجذاب ، محبّت اللّه زبان لال را گويا کند و گوش کر را شنوا نمايد

ای مرد خوش خوشا بحال تو که مرد خدا شدی و بنده آستان حضرت کبریا روی برخ دلجوی

ای مرغ پارسی دم آنست که در چمنستان آغاز نغمه نماای و در گلستان سرودی زنی و

ای مرغ چمنستان عرفان مانند عندلیب در این گلشن الهی آغاز نغمه و ترانه نما و بالحان بدیع در

ای مرغ خوش الحان در محامد و نعوت آن دلبر آفاق نطق بدیع بگشا و نغمه و ترانه

ای مرغ خوش آواز شهنازت آهنگ عراق و حجاز است و متواصل بارض مقدس حضرت بی نیاز

ای مروارید آمدی و به بخشش یزدان رسیدی سر بر آستان اسم اعظم نهادی و از خاک

ای مست باده هدایت جامی از می دانش و هوش بدست گیر و پارسیان یزدانرا مدهوش و

ای مست رحیق ایقان اگر چه بجسم دورى و محجورى

ای مستضای از نور وجود الهی صفت جود و بخشش و عطا و احسان وقتی در حقیقت انسان

ای مستعلی بر شئون ملاء ادنی علو این عالم جسمانی تصوریست وهمی و نمایشی است و

ای مشتاق جمال ذوالجلال حمد خدا را که از چشمه میثاق نوشیدی و از شهد عهد نیر

ای مشتاق جمال ذوالجلال در شب و روز بکمال عجز و نیاز بدرگاه حضرت بی نیاز تضرع

ای مشتاق صبح امید مروارید وقتی قدر و قیمتش پدید گردد که از قعر دریا بدراید

ای مشتاق ملکوت جمال پیر کنعان در فرقت یوسف مصری خون از دیده ببارید و چندان

ای مشتعل بنار محبت الله اگر بدانی بچه حالتی در چه انجمنی و بچه لسان و قلمی

ای مشتعل بنار محبت الله پری بگشا و پرواز نما و در اوج عنایت اسم اعظم جمال
