ای گودرز مهرورز گودرز دلیر شیرگیر بود ولی تیغ و شمشیرش چوبین زیرا در تن

ای گوهر جوهر شو یعنی خلاصه محبت الله گرد و روح معرفت الله اگر چنین گردی نافذ

ای گوهر درخشنده باش و پرلمعان رخشنده گی بپرتو مهر الهی است آن نور بر هر سنگی

ای گوهر کان محبت الله هر گوهریرا کانیست و هر دری را صدف دریاای عباد و اماء

ای مبتهل الی الله هر چند در آستان خداوند بنده مستمندی ولی سرور انجمن

ای متوجه الی الله خوشا بحال تو که بحبل عنایت تشبث نمودى و بعروة وثقى تمسک جستى

ای متوجه الی الله دیده به ملکوت غیب جبروت باز کن و به این مناجات آغاز نیاز کن

ای متوجه الی الله شمع هدایت چون بفیض جمال مبارک در زجاجه امکان روشن شد انوار

ای متوجه الی الله شمعی ید قدرت در زجاجه قلوب برافروخت که پرتوش باوج ملکوت

ای متوجه بمنظر انور شکر صفت راستانست و حمد سمت بندگان آسمان پس تو بشکرانه لطف

ای متوقد بنار موقده در سبیل دلبر یکتا و محبوب بیهمتا بجان و دل جانفشانی نما

ای متوکل علی الله جهدی نما تا خادم کلمه توحید گردی و ساجد حضرت رب مجید تو

ای محترق نار محبت الله شعله میثاق چنان بر احشاء و عروق و اعصابت زد که ترا یک

اليوم که آتش فرقت پرحرقت محبوب آفاق دل وجان دوستان حقيقی را سوخته و بنياد حيات جسمانی

ای مرد پارسی الحمد لله دوستی و راستی و خداپرستی و از دام اینجهان رستی و بجهان

ای مستبشره ببشارات الله ورقات سدره وقتی نسبت حقیقتشان ثابت و محقق گردد

ای مستشرق بانوار هدایت شکر کن حضرت رب قیوم را که در وادی طوی

ای مستقیم بر صراط بامداد روز روشن مولود است و جمیع کائنات در وجد و طرب زیرا

ای مستمند الهی در جهان جمیع مردمان پریشان اما هر یک پریشان چیزی یکی پریشان

ای مشتعل بنار عشق هر راحتی مبدل بزحمت گردد و هر عزتی منتهی بذلت تاج کوهر

ای مشرق انوار ایمان و مطلع اثار ایقان قلب بمنزله مشکاة است

ای مصلح احباء صلح و صفاء از لوازم محبت الله است حمد خدا را که موفق بر اصلاح

ای مظهر تسلیم و رضا اگر مظهریت این دو صفت ممدوحه و حقیقت محموده را بتمامها
