ای مومن ثابت ایمان بمثابه مصباح و قلب مانند زجاج و اعضا و ارکان بمنزله مشکاه
ای ناطق بمعانی ایات وحی در این قرن عظیم که جمال قدیم بسلطان مبین ظاهر گشت حمد
ای ناظر الی الله توجه بملکوت غیب ابهی کن و تشبث بذیل رداء کبریا نما و طلب
ای ناظر الی ملکوت الله هر چند غائبی ولی در محفل حاضری و بعین اشتیاق ملحوظی و در
ای نفوس نفیسه نامه شما رسید و از مضمون نهایت شادمانی حاصل گردید
ای خدای مهربان این درختان را زینت جنّت ابهی نما و بفیض آسمانی پرورش ده
ای نوش باهوش هر چند در این اوقات نظر بحکمت اذن و اجازه حضور داده نمی شود ولی
ای نوشیروان ساغر آن باده از خمخانه یزدان نوش روانت باد تا توانی از می مهر
ای واقف آثار قدرت پروردگار در بیشه محبت جمال یزدان شیر ژیان
ای والده جناب مهدی پسر مهرپرورت شفاعت نگارش این نامه نموده ای کاش جمیع پسران
ای ورقه جلیله پرتو شمس حقیقت شامل است و فیوضات جمال مبارک متواصل لهذا بنهایت
ای ورقه زکیه شکر جمال قدمرا که در این کور اعظم نفوسی خلق فرمود که اگرچه بصورت
ای موقنهٴ بآیات اللّه جزع و فزع منما و گریه و زاری مکن روی مخراش و سرشک چشم گریان
ای ورقه مطمئنه شکر حضرت رب جلیل را که در ظل سدره عنایت مستظل گشتی و بنسائم
ای ورقه منجذبه گمان منما که فراموش گردی همیشه در نظری از الطاف حضرت مقصود
ای ورقه موقنه ستاره نفسیست که نور محبت الله در رخش تابان و از افق عرفان چون
ای ورقه موقنه نظر عنایت متوجه اماء رحمن است و سایه رحمت افکنده بر فرق کنیزان
ای ورقه مومنه از فضل بی منتها آنچه خواهی بخواه ولی اگر از این عبد شنوی جز
ای یار قدیم و رفیق و ندیم اگر بدانی که عبدالبهاء الان بچه حالتی و شوق و ولهی
ای یار مهربان در این انقلاب ایران سینه ای نمانده که هدف تیر بلا نگشته و
ای یعقوب اگر موهبت یوسفی طلبی چون پیر کنعان شب و روز از محبت الله گریان شو و
ای یوسف زنجانی من یوسف کنعان چهره برافروخت و شهره آفاق گشت تو در چه بلا پرورش