رب و رجائی ان عبدک هذا یرجو الالطاف و یتمنی الوصول الی رضاک و یستغیث الی

رب و رجائی ان هولاء ارقائک و امائک قد توجهوا الی ملکوت رحمانیتک و ابتهلوا الی

رب و رجائی انی اتوسل الیک بنقطة فردانیتک و حجاب

ربّ و رجائی ترانی ... ای یار روحانی نامهٴ نورانی منظوماً و منثوراً ارسال نموده بودی بنهایت روح و ریحان

ربم رحمانم آرام جانم هر سحرگاه اسیر درد و آهم و هر شبانگاه دستگیر بیداد حال

ربی و رجائی هذه امه آمنت بک و بایاتک و ابتلت بمصائب السفر فی سبیلک و اشتاقت

ربی و منتهی املی و غایه رجائی انی ارجوک متضرعا الی عتبتک السامیه و ساحتک

سرورکامگارا نامه مبارک شما رسید مضمون مشحون بحجت و مهربانی بود

سیدی و سندی و اعتمادی ابتهل الی افقک الابهی سائلا آملا متضرعا ان تجعل عبدک

شاپور پور شاه بود امیدوارم که تو پرتو آسمان شوی اگر او تاجدار کشور خاک بود تو شهریار جهان تابناک گردی

طهر النفوس یا سبوح یا قدوس عن شئون النفس و الهوی و ثبت الاقدام علی صراطک

قد انقطعت الظهورات الی الظهور الاعظم و الرمز المنمنم و نور القدم و مالک الامم

قد تشهق الطاوس فی فردوس ملکوت الابهی و هدرت الورقاء فی حدیقه القدس ایکه البقاء

مقصد از سر مطالب و مسائلی که از عقول و ادراک خلق دور و مستور بعد چون شخص کاملی

من عبدالبهاء هستم حضرت بهاء الله بی مثل و نظیر است کل باید توجه به بهاء الله

یا امه الله ان الانوار الساطعه من الافق الابهی تلوح فی الافق الارفع المبین

یا امه الله قری عینا و انشرحی صدرا بالطاف ظهرت من ملکوت ربک الرحمن الرحیم

یا بن الجبار اگر چه طفلی انشاءالله در ملکوت الله بالغی اگر چه صغیری در این بساط

یا حبیبی مکتوب جوف را برسانید ولی این شخص موقن نیست ابدا در نزد او چیزی مگوئید

یا ربی الرحمن هذا ریحان فی حدیقه الرضوان و غصن فی ریاض العرفان اجعلها مهتزا

یا ربی و رجائی انی مبتهل الیک و متضرع بین یدیک و متوکل علیک ارحمنی بفضلک و
