
من مصنفات
السيد كاظم بن السيد قاسم الحسيني الرشتي
شركة الغدير للطباعة والنشر المحدودة
البصرة – العراق
شهر جمادي الاولى سنة 1432 هجرية
سؤال كردم از جناب مستطاب عالم رباني وفاضل صمداني المؤيد بالله والمسدد من الله العالم العامل الكامل صاحب الشريعة والطريقة والحقيقة نخبة السادة وزبدة الاجلة حاجي سيد كاظم رشتي اقل خلق الله نعمت الله از اين حديث شريف وصورت سؤال اينست كه حديثي است در اصول كافي كه اول او اينست عن ابي عبد الله عليه السلم قال انكم لا تكونون صالحين حتى تعرفوا ولا تعرفون حتى تصدقوا الخ في الجمله طولي دارد البته در نظر هست بيان فرمايند مراد از ابواب اربعه چيست ؟
در جواب نوشته بودند باين نحو :
اما معنى حديث شريف بدانكه صلاح يعني صالح شدن وقابل بودن از براي دخول جنت بجميع معاني ظاهريه وباطنيه واستيهال استفاضه از عالم اعلي ومرآت بودن بجهة تجليات غير متناهيه حاصل نميشود الا بمعرفت حق تعالي چه جاهل مدبر است از حق تعالي وادبار مستلزم حصول ظلمات وانيات وجهات بعد از جانب حق سبحانه وتعالي ودخول جهنم وعذاب ابد است پس صلاح حاصل نميشود الا بمعرفت توحيد ومقامات ودرجات ومعرفة تنها كافي نيست در تحقق صلاح الا بعد از اقترانش بتصديق جميع آنچه از جانب حق تعالي از معرفت اوليا وانبيا وخلفاء ثابت شده هر گاه معرفت بي تصديق كفايت ميكرد در تحقق صلاح پس بايست جميع رؤساي كفر واهل ضلالت صالحين باشند وخداوند عالم از ايشان در قرآن خبر داده يعرفون نعمة الله ثم ينكرونها واكثرهم الكافرون وقوله تعالى يعرفونه كما يعرفون ابنائهم وان فريقا منهم ليكتمون الحق وهم يعلمون وامثال اينها از آيات وروايات فوق احصا است پس آن معرفتي كه نافع است وانسان باو صالح ميشود بجهة جذب خيرات ومستأهل ميشود براي انحاء افاضات الهيه آن معرفتي است كه مقرون بتصديق باشد وتصديق هر چند در صورت ظاهريه مقتضي صلاح ظاهري است ولكن صلاح حقيقي كه موجب فتح ابواب وفيوضات الهيه باشد وكذب وصدق مدعي را ظاهر ميسازد آن تصديق مقرون به تسليم است كه از براي خود انيت وشهوت واراده ومشيت نهبيند ومضمحل كند اراده خود را در جنب ارادة الله ومشيت خود را در جنب مشية الله پس در اينصورت تسليم كند خود را مثل ميت كه پيش دست غسال است براي خود شهوتي ومشيتي واراده ملاحظه نكند واين مقام فوق مقام رضاست بجهة اينكه راضي براي خود مشيتي بيند ورضا به مشيت الهيه ميشود پس خود را مشاهده ميكند واما در مقام تسليم جز ارادة الله چيزي مشاهده نميكند وبالجمله چون مقام تسليم در او ظاهر شد علامت ودليل بر تصديق اوست وتصديق علامت ودليل معرفت است ومعرفت دليل ايمان وصلاح است پس صلاح بدون معرفت متحقق نميشود ومدعي آن كاذب است ومعرفت بدون تصديق تحقق نيابد ومدعي معرفت بدون تصديق كاذب است وتصديق بدون تسليم صورت نهبندد ومدعي آن كاذب است پس اين ابواب اربعه واركان اربعه مجتمعه دليل هبوط تجليات وحصول افاضات است كه هر گاه يكي از آنها ناقص شود صلاح واهليت خير نخواهد بهم رسانيد واين مراتب اربعه في الحقيقه متلازمند احدي از ديگري منفك نميشود ولكن در عالم ظهور بحسب ادعاي اهل ضلال مختلف شده وتخلف كرده چنانچه مذكور شد لهذا امام عليه السلم فرموده كه هر يكي از اينها بدون ديگري سبب هلاك وخسران ووبال در دنيا وآخرت خواهد بود پس ابواب اربعه يكي ايمان كه از او تعبير بصلاح شده ودوم معرفت بالله وباولياء الله سيم تصديق لامر الله وچهارم تصديق بر ولي الله پس اول درجه صلاح است وآن كلمه لا اله الا الله است ودوم درجه معرفت است وآن كلمه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله است وسيم درجه تصديق وآن عليّ ولي الله والائمة من ولده اولياء الله وچهارم تسليم است وآن اوالي من والوا واعادي من عادوا واجانب من جانبوا واقرار بهر يك از اين چهار بدون ديگري تحقق نهپذيرد وصورت نهبندد
اينست صورت خط ايشان