
من مصنفات
السید كاظم بن السید قاسم الحسینی الرشتی
شركة الغدیر للطباعة و النشر المحدودة
البصرة – العراق
شهر جمادی الاولى سنة 1432 هجریة
سؤالاتیست عمن هو قطب مروجی فضائل العلویة سیدنا و مولانا الحاج سید كاظم ادام الله افاداته علی تلامیذه :
سؤال - آیا شرط است در عقد منقطع یا دایم معرفت قواعد عربیه از صرف و نحو و معرفت انشاء و اخبار بتفصیل یا نه بلكه محض معرفت ایجاب و قبول كافیست
الجواب - اصح در نزد حقیر عدم لزوم معرفت قواعد عربیه از صرف و نحو و سائر احكام عربیه است و اما معرفت انشاء و اخبار لابد است و بدون آن عقد صحیح نیست و احوط آنست كه صیغه را بلفظ عربی فصیح ادا نمایند مهما امكن اگر چه بهر لسان و لغت جائز است و اما در حال عدم تمكن از عربیت بهر لغت كه ادا كند با مراعات ایجاب و قبول عقد صحیح است بلا اشكال و الله العالم
سؤال - آیا شال كمر در حبوه مثل سائر رخوت اب است به پسر بزرگ میرسد یا اینكه محل اشكال است
الجواب - بلی حكم شال كمر حكم سائر رخوت است
سؤال - آیا شهادت دادن در نزد غیر مجتهد از برای احقاق حق جائز است یا نه
الجواب - هر گاه شهادت بجهت مرافعه و حكم باشد جائز نیست و هر گاه بجهت بیان امر و ایقاع صلح باشد ضرری ندارد
سؤال - آیا منجزات مریض از ثلث است یا از اصل
الجواب - اظهر نزد حقیر آنست كه منجزات مریض از اصل است نه از ثلث لأن المرء اولی بماله ما دام حیا و در مسأله خلافست
سؤال - هر گاه زید ملكی را فروخته به بیع شرط و تنخواه را گرفته و خود بسفر رفته و مدتی منقضی شده و شخصی را هم وكیل مطلق نموده الحال وكیل میتواند ملك فروخته بگیرد و تنخواه را رد نماید و دیگر وكیل میتواند خود را خلع نماید
الجواب - هر گاه قبل از انقضاء مدت خیار تعیین وكیل نموده بجهت رد ثمنی و قبض میتواند وكیل استراد ملك مبیع نماید بعد از اداء ثمنی آن و هر گاه بعد از انقضاء مدت خیار تعیین وكیل نموده صحیح نیست مگر آنكه دومرتبه وكیل كند در خریدن آن ملك چه بانقضاء مدت بیع لازم شده بایع را تسلطی نیست چون وكالت عقد لازم نیست و از عقود جائزه است وكیل میتواند خود را خلع نمود هر وقتی كه خواسته باشد با اعلام موكل خود
* سؤال - آیا بخار و عرق شئ متنجس نجس است یا نه
الجواب - مشهور میانه فقهای ما رضوان الله علیهم طهارت است و لكن مرحوم شیخ اعلی الله مقامه نجاست را ترجیح داده است و اصح قول مشهور است بجهت عسر و حرج و احتیاط طریق نجات و سلامت است
* سؤال - آیا صحت بیع مال غیر فضولا موقوف بر اجازه مالك است یا نه
الجواب - صحت بیع فضولی در نزد حقیر غایت اشكال دارد بلكه ارجح و اقرب عدم صحت است و بر فرض صحت چنانچه قول مشهور است موقوف بر اجازه مالك است
* سؤال - آیا چیز حرام را كسی بخورد و هنوز به تحلیل نرفته باشد نماز با آن قسم چگونه است باطل است یا نه و آیا در سعه وقت استفراغ كند یا نه
الجواب - نماز صحیح است و صحت نماز موقوف باستفراغ آن نیست خواه در سعه وقت استفراغ كند خواه در ضیق وقت زیرا كه او را حامل مغصوب اطلاق نمیشود نه شرعا و نه عرفا و نه آفة ( لغة خل )
* سؤال - آیا كسی مقلد مجتهدی بوده حال آن مجتهد مرحوم شده بنا بر آنكه باقی ماندن را جائز نمیدانید و این مقلد در تجسس و تفحص مجتهد حی تكاهل و تساهل دارد اعمالی كه میكند برای مجتهد مرحوم بعمل میآورد آیا خود این تكاهل در جستجوی مجتهد حی حرام است یا اعمالش هم باطل است
الجواب - بعد از فوت مجتهد واجب است تفحص و تجسس كردن از مجتهد حی عادل ثقه امین جامع شرایط فتوی و حكم و تكاهل و تساهل حرام است و اعمالی كه در این اثناء بعمل آورده هر گاه با تكاهل و تساهل باشد باطلست
* السؤال - آیا قصد قربت مطلقه در اغسال و وضوء پیش از دخول وقت و بعد از دخول كافیست یا نه
الجواب - بلی قصد قربت مطلقه در جمیع اعمال در جمیع احوال كافی است و احتیاج بتعیین وجوب و ندب نیست
* السؤال - در اذان و اقامه بعد از فصول حی علی الصلوة و حی علی الفلاح لا حول و لا قوة الا بالله سنت است یا نه و بعد از فصل حی علی خیر العمل دو مرتبه آلمحمد خیر البریة سنت است یا نه بینوا جعلت فداكم كه نواصب این ولا حرام میدانند
الجواب - اما استحباب لا حول و لا قوة الا بالله در دو موضع مذكور قایلی از علماء ما ندارد و دلیلی نیز بر آن اقامه نشده هر چند خود فی نفسه ذكریست شریف و مستحب و ذكرش در اذان نه بقصد جزئیت و نه بقصد استحباب در موضع مخصوص و یا مطلق اذان و اقامه بیعیب است اما ذكر آلمحمد خیر البریة جزء اذان نیست و نه مستحب در اذان اما از جهت تیمن و تبرك باین ذكر شریف و ذكرش در اذان كه در او اعلاء كلمه حق است نه بقصد جزئیت بسیار بجا است و قول بحرمت لغو است مگر بقصد جزئیت و ذكر الله در هیچ حال ممنوع نیست خصوصا در اذان كه كلام بین فصول آن ممنوع نیست اجماعا و هر گاه ذكر كند و بگوید آلمحمد خیر البریة اظهارا لشرفهم و اعلانا لبعض مقاماتهم لا لانه جزؤ عیبی و قبحی ندارد باتفاق جمیع علمای شیعه رضوان الله علیهم و قول بحرمت بر وجه مذكور خلاف مذهب فرقه ناجیه است
السؤال - سیدنا غنا را در استفتای داعی سابق بر این فرموده بودید كه لحن اهل فجور است و تمییزش موكول به عرف است اكثر الحان اهل فجور را بعض قراء در قرائت قرآن و بعضی روضهخوانها در مراثی میخوانند عرف چه خاك بر سر بریزد بیان فرمائید یا محلل المشاكل
الجواب - بدانكه غنا صفت هیئت صوت است نه ماده كلامی كه صوت متقوم باو است پس اگر قرآن یا مرثیه یا اذان و اقامه یا سائر اذكار مناجات و ادعیه ماثوره را بهمان لحن یعنی بلحن اهل فجور بخواند غنای محرم است و عرف میفهمند كه این نحو از لحن قابل مجلس اهل مروات و اهل شرف و سادات كه خالی از شوب شهوات باشند نیست بلكه لایق مجلس فسقه و فجره و اهل شهوات نفسانیه است و این مناط است و الا گاهی در مجلس اهل فجور صوت حسن خوانده میشود و بالعكس
السؤال - آیا كسی قضای صوم واجبی در ذمه داشته باشد حرام است كه صوم مستحب بگیرد یا نه
الجواب - بلی حرام است و جائز نیست تا قضای صوم واجب را بعمل نیاورد
سؤال - آیا غیر مجتهد جامع الشرائط حكم یا قسم بطریق مصالحه میتواند بكند یا بدهد یا نه
الجواب - اما حكم برای غیر مجتهد بوجهی جائز نیست چه آن خاصه مجتهد قائم بحق و نائب مطلق امام علیه السلام میباشد بنصوص مستفیضه بل متواتره معنی و اما قسم بطریق مصالحه جماعتی از علمای ما رضوان الله علیهم تجویز فرمودهاند و شیخ ما اعلی الله مقامه هم باین قول قائل است و لكن حقیر را در این تامل است و احتیاط در دین مطلوب است پس در امر قسم بحاكم شرع رجوع نمودن احوط است و طرق مصالحه منحصر بقسم نیست
* السؤال - كسی اجیر ختم قرآن باشد و بعد از ختم قرآن معلوم شد كه در حین قرائت مثلا در سوره بقره یك حرفی یا كلمهای غلط شده است یا نگفته است برگردد از آنجا مجددا قرائت كند و بعد ما بقی را یا همان كلمه را گفتن كافی است
الجواب - چون ترتیب در قرآن لازم نیست پس گفتن همان كلمه كافی خواهد بود و لیكن در اجاره خالی از اشكالی نیست بجهت اینكه قصد متعاقدین بر متعارف است و متعارف الآن بین الناس ترتیب است و العقود تابعة للقصود پس مراعات ترتیب در نحو اجاره اولی و احوط خواهد بود
* السؤال - آیا عقد نكاح تحقق میپذیرد كه زن بگوید زوجتك نفسی علی الصداق المعین المعلوم و مرد بگوید قبلت یا طول متعارف ضرور است
الجواب - این مقدار از صیغه كفایت میكند در تحقق نكاح و طول متعارف ضرور نیست
السؤال - آیا خمس كه بعین علاقه گرفت میتواند كه بعوض آن عین جنسی دیگر یا نقد بدهد یا نه
الجواب - بلی میتواند و عیبی ندارد
السؤال - از كسی كه طلب دارم مماطلة میكند و خودم هم نمیگویم اگر پیش حاكم شرع ببرم میتوانم بگیرم باز تقاص میكنم جائز است یا نه
الجواب - هر گاه متمكن باشد از اثبات طلب خود پیش حاكم شرع و بعد متمكن از استیفای حق خود باشد تقاص جائز نیست اما در صورت عجز از همه یا یكی جائز است
السؤال - در این اوقات كه در طلا و نقره سكه سلطان محمدشاه را بدین سیاق زدهاند كه شاهنشه انبیاء محمد (ص) دست زدن چطور است بی طهارت
الجواب - چون محمد مراد از او در این مقام رسول الله صلی الله علیه و آله است و اصح در نزد حقیر عدم جواز مس اسماء انبیاء و ائمه علیهم السلام است بی طهارت پس خصوص این اسم شریف علی مسماها آلاف الثناء در این سكه بی طهارت مس آن جائز نیست
السؤال - آیا باغ و بستان را بآب غصبی سیراب نمایند حاصل آنرا میتوان خورد یا نه
الجواب - بلی حاصل آنرا میتوان خورد و آن زراعت حلال است و قیمت آب را صاحب آب از صاحب باغ میگیرد و بر او هم واجب است ایصال قیمة
* السؤال - آیا سجده سهو در چند جا واجب است
الجواب - جمعی از فقهای ما رضوان الله علیهم سجده سهو را در پنج جا واجب میدانند در نزد نسیان تشهد و نسیان یك سجده و زیادتی سلام و شك بین چهار و پنج بعد از اكمال سجدتین و تكلم كردن بدو حرف یا زاید سهوا و لكن شیخ ما اعلی الله مقامه هر زیادتی و كمی واجب سجده سهو را واجب میدانند الا مواضعی كه استثنا شده است مثل زیادتی و كمی حمد و سوره و سائر اذكار و جهر و اخفات و طمأنینه و امثال اینها از اموری كه تلافی و تداركی برای ایشان نیست هر گاه از محلش گذشته باشد و همین مختار مرحوم شیخ مختار حقیر است
* السؤال - آیا تنوری كه كافر ساخته باشد بپخته شدن از آتش پاك میشود یا نه
الجواب - هر گاه معلوم شود كه كافر بدست خود مباشر بوده مختار مرحوم شیخ اعلی الله مقامه طهارت آن است بخلاف مشهور و قول مشهور احوط است اگر چه ادله طهارت محكم است
السؤال - آیا در قضای ماه رمضان و یا سنتی پاك بودن از جنابت در وقت صبح شرط است یا نه
الجواب - اما قضای ماه مبارك رمضان حكم خود ماه را دارد بقای بر جنابت مفسد صوم است و اما روزه سنتی جائز است بقای بر جنابت در روزه سنتی هر چند عمدا باشد
* السؤال - آیا سجده نمودن بسفال یا آجر و یا تسبیح پخته صحیح است صلوة یا نه
الجواب - بلی جائز است وفاقا لمولانا الشیخ و احوط تجنب است وفاقا للمشهور
السؤال - آیا در صورت عدم تمكن از ایصال مال امام بمجتهد جامع الشرائط میتواند خودش بمستحقین سادات برساند یا نه
الجواب - تصرف در مال امام روحی فداه و علیه و علی آبائه السلام بدون اذن مجتهد بوجهی جائز نیست هر گاه متمكن از مجتهد نباشد در پیش خود یا امینی حفظ كرده و هر گاه بمیرد وصیت كند تا برساند هر چند این فرض نادر است بجهت اینكه خداوند عالم عباد خود را مهمل الناصیة نخواهد گذاشت
السؤال ● - آیا سیدنا جناب آخوند ملا حسین جوان قرجهداغی كه از تلامذه سركار فیضمدار است حال در این ولا در دارالسلطنه تبریز ساكن است و ادعا میكند كه جناب قطب العارفین و المجتهدین جناب حاجی سید كاظم اطال الله بقاه مرا مأذون داشتهاند در اخذ مال امام (ع) و در یك پارهای جاها مصرف نمودند
الجواب - از بعد عهد در نظرم نیست نه خود جناب ایشان و نه اذن حقیر مر جناب ایشانرا
* السؤال - آیا كسی كه خیمهنشین باشد مثلا ششماه در یكجا توطن نماید در شش ماه دیگر سیر نماید آیا این سیر ششماهی دایر مدار كثیر السفری مینماید یا نه و احكامش بصدق اسماء است یا نه
الجواب - در شش ماه اول كه متوطن در یك موضع هست نماز را اتمام میكند و در شش ماه دیگر هر گاه متصل سیر نماید هم نماز را تمام میكند و روزه را میگیرد و اما كثیر السفر كسیست كه سه مرتبه سفر كند و در ضمن این ده روز در موضعی قصد اقامه نكند یا در وطن خود ده روز نماند در این وقت در سفر سیم حكم قصر نماز و ترك صوم از او برداشته میشود پس واجب است كه نماز را تمام كرده و روزه را بگیرد
* السؤال - آیا خون زحله گوسفند كه طحال میگویند پاك است یا نه
الجواب - بعد از تزكیه طحال پاك است و خوردنش حرام است و آن یكی از محرمات ذبیحه است
السؤال - آیا در زیادت از مؤنه سنه كه خمس را واجب میفرمائید شخصی مثلا قناعت كرده زیاده مانده است و هر گاه وسعت داده بود بخود و عیالش زیاده نمیماند در این صورت واجب است خمس یا نه
الجواب - آنچه بعد از تمام سنه زاید بر مؤنه خود و عیالش باشد خمس باو تعلق میگیرد خواه بر خود وسعت داده باشد در اثناء سال یا تنگ گرفته باشد بجهت اطلاق ادله
السؤال - بشخصی مثلا وثوق دارم كه آن شخص میگوید جناب شما او را مأذون نمودهاند در گرفتن مال امام (ع) آیا میتوانم بقول این شخص موثق و مدعی از طرف جناب شما مال امام علیه السلام را باو بدهم یا نه بینوا ادام الله بقاكم و جعلنی من كل مكروه فداكم
الجواب - هر گاه از قول او علم قطعی حاصل میشود میتوان بمقتضایش عمل نمود و الا فلا
* السؤال - آیا شخصی عادت نموده است در ركعتین اخیرتین بقرائت تسبیحات اربعه پس حمد را خواند سهوا و در اثنا حمد یا در آخرش بخاطرش آمد كه معتاد بوده است تسبیحات آیا این حمد مجزی است از تسبیحات یا باید از تازگی عاید و قاصد هر كدامین باشد
الجواب - هر گاه حمد را سهوا خوانده بدون قصد چون بخاطرش آید باید اكتفا بآن نكرده یا تسبیحات بخواند یا حمد را از سر بگیرد
* السؤال - آیا مأموم در ركوع بعد از دریافت امام وقتی خبردار شود كه امام سجدهها را تمام نموده است تكلیفش قصد انفراد است یا چه كند
الجواب - در این صورت خود سجده كرده و بامام ملحق شود و نماز را تمام كند و احتیاطا اعاده نماید و قصد انفراد در این مقام خالی از اشكال نیست اگر چه جواز ارجح است
السؤال - آیا كسی در ملك خودش درختی غرس نموده باشد و شاخهای آن كشیده شود بملك غیر بحیثیتی كه نفع بردن غیر از ملك خودش نشود آیا میتواند بدون اعلام صاحب درخت شاخهای آن درخت را قطع نماید یا نه
الجواب - احوط اعلام صاحب درخت است و در نزد امتناع او خود میتواند قطع كند
* السؤال - آیا استخوان گوسفند یا شتر یا گاو كه مطروح باشد پاك است در ولایتی كه ارمنی و مسلمان هر دو ساكنند یا چه قسم است
الجواب - استخوان بی گوشت مطلقا پاكست در هر جا كه باشد مگر استخوان نجس العین كه در آن خلاف است و مشهور نجاست است و قول مشهور هم مختار است
* السؤال - آیا شیره انگور را بجهت غلظت آب ریزند و قوام آورند تا ذهاب ثلثین شود بكیفیت مخلوط آبی پاكست یا نه
الجواب - بلی پاكست
* السؤال - آیا كسی مدیون باشد و سر وعده نرسیده باشد آیا غرما میتوانند كه او را از سفر كردن مانع باشند و یا ضامن بگیرند
الجواب - قبل از وعده غرما را تسلطی بر مدیون نیست تا بسر وعده و چون وعده در رسد مسلطند بر اخذ طلب خود و بر منع از سفر و از هر چیزی كه مانع از وصول طلب میشود
* السؤال - آیا شخصی بسبب ثقل سامعه و یا همهمه خلق تكبیرة الأحرام و یا قرائت خود را نشنود آیا حكم تقدیر است یا اعاده اسماعی
الجواب - بلی حكم تقدیر است
* السؤال - آیا جاهل مسأله كه معذور است در چند جا معذور است
الجواب - جاهل مسأله در مسائلی كه عامة البلوی نیست مثل مسائل حدود و نوادر احكام نكاح و طلاق و مواریث و امثال اینها معذور است و در احكام حج نیز بنصوص متكثره شارع جاهل را معذور داشته است و اما سائر احكامی كه عامة البلوی است مثل احكام صلوة و صوم جاهل مسأله معذور نیست الا در دو موضع یكی در جهر و اخفات نماز یومیهای كه در موضع جهر اخفات كند و در موضع اخفات جهر نماید جاهلا بر او حرجی نیست و موجب اعاده نماز نیست و اما هر گاه عمدا ترك كند موجب بطلان است و سهوا نیز موجب بطلان نیست دوم در قصر و اتمام كه در موضع قصر تمام كند و هر گاه در موضع تمام قصر كند معذور نیست و موجب اعاده است هر گاه عمدا یا سهوا قصر را تمام كند ایضا موجب اعاده است اما جهلا در این صورت خاصه معذور و اعاده بر آن نیست
* السؤال - آیا ارامنه و گرجی كه تابع اروسند اگر یكی از ایشان ببلاد ما مثل تبریز و غیره بیایند بر سبیل تجارت و غیره كسی مال ایشان را در آنجا بطوری بردارد كه ضرری باحدی نرسد میتوان خورد یا نه
الجواب - كافر حربی هر گاه بتخیل امان بر سبیل تجارت در بلاد اسلام داخل شود جان و مالش محفوظ است تا بمأمن خود برسد پس حرام است تصرف در مالش بدون اذنش بجمیع وجوه
السؤال - آیا شهادت علمی را در امور محسوسه بحس ظاهر معتبر میدانید یا نه
الجواب - اصح اعتبار شهادت علمی است و احوط اعتبار حس ظاهر است خصوصا در این زمان كه مردم ظاهر العدالة ادنی شبههای را علم میدانند و احتیاط در دین علی كل حال مطلوب است و حاكم شرعی را رأی صایب و دقت نظر لازم است
* السؤال - صیغه فضولیه در متعه هم مثل عقد دائمی جائز است یا نه
الجواب - چون متعه از اقسام نكاح است جواز فضولی در آن اقرب بصواب است و احتیاط خصوصا در فروج مطلوب است
السؤال - در بیخ دندانها از زیادتی طعام مانده باشد و خلال ننموده و دهن خونآلود باشد آیا با زوال عین از دهن پاك میشود آن اجزای متخلفه یا نه
الجواب - احوط بلكه اظهر پاك نشدن آن اجزا است بعلت اختصاص حكم طهارت بدهن و سائر بواطن نه اجزای خارجه داخله بالعرض اگر چه قول بطهارت خالی از وجه نیست بجهت لزوم این اجزاء متخلفه و صعوبت انفكاك از آن و بودنش بحكم اجزاء دهن
* السؤال - آیا مصلی بسمله را متصل بحمد بگوید و حمد صحیح ادا نشده محتاج باعاده باشد آیا اعاده بسمله هم ضرور است یا باعاده حمد كافی است
الجواب - اعاده بسم الله ضرور نیست در این صورت بلكه اعاده حمد كافیست
* السؤال - آیا از برای زلازل متعدده یك صلوة كافیست یا اینكه برای هر كدام علیحده ضرور است
الجواب - هر گاه متعدد باشد بحیثیتی كه سكون متخلل باشد بین دو زلزله برای هر كدام نماز علیحده ضرور است و هر گاه حركت متصل باشد بعد از سكون یك نماز كافی است
* السؤال - آیا كسی در جائی قصد اقامه بكند و بعد از آن چنان اتفاق افتد كه بدو یا سه فرسخی بعنوان سیاحت یا مهمانی یا تجارت سفر كند و عزمش این باشد كه همان روز یا بعد از چند روز دیگر برگردد آیا قصد اقامه او بهم میخورد یا نه
الجواب - هر گاه در اول اقامه قاصد بیرون رفتن از حد ترخص نباشد اقامهاش منعقد و بیرون رفتن قبل از قصد چهار فرسخ موجب نقض اقامهاش نمیشود خواه همان روز برگردد یا بعد از چند روز اما هر گاه در اول اقامه قاصد خروج بزاید از حد ترخص باشد اقامهاش منعقد نمیشود
* السؤال - آیا كسی كه در سفر باشد و وقت نماز داخل شود و نماز را نكند با وجود وسعت وقت و تا داخل وطن بشود و هنوز وقت باقی باشد آیا در این وقت نماز را قصر میكند یا تمام و همچنین عكس آن
الجواب - ظاهر این است كه متعبر وقت ادا باشد نه وقت وجوب پس اگر در سفر بر او واجب شود و در سعه وقت در محل اتمام برسد نماز را تمام میكند و بعكس بعكس و جمع میانه قصر و اتمام است
* السؤال - آیا نماز شب چند ركعت است بعد از نافله عشا و همچنین نماز شب را مثل نماز صبح دیگر طول ادعیه نباشد میتوان گذارد یا نه بینوا توجروا
الجواب - نماز شب هشت ركعت است و وقت ادای آن بعد از نصف شب است هر چه بصبح نزدیكتر ثوابش بیشتر و پیش از نافله شب دو ركعت نماز افتتاح میكند و نافله شب هر دو ركعت بیك سلام مثل نماز صبح بعد از فراغ از هشت ركعت دو ركعت نافله شفع بجا میآورد و در ركعت اول بعد از حمد قل اعوذ برب الفلق و در ثانی بعد از حمد قل اعوذ برب الناس و اصح نزد حقیر قنوت است در این نماز پس سلام گفته مفرده وتر را بعمل آورد و آن یك ركعت است بعد از تكبیرات افتتاحیه و ادعیهاش و حمد سه مرتبه قل هو الله احد و معوذتین میخواند بعد قنوت را بآدابی كه علماء در كتب ادعیه ذكر نمودهاند بجا میآورد و بی ادعیه مأثوره در این ركعت و سائر ركعات نماز شب مجزی است و احسن بلكه احوط عدم ترك آن است با سعه وقت و بعد از فراغ از مفرده وتر دو ركعت نماز نافله صبح میگذارد و هر گاه تأخیر كند تا طلوع فجر صادق هم خوب است و وقت نافله از اول فجر صادق است تا طلوع حمره مشرقیه
* السؤال - آیا جهر بسمله در نماز اخفاتی مستحب یا نه
الجواب - بلی مستحب است بلكه از شعار ایمان است جهر ببسم الله در جمیع صلوات در كل احوال
* السؤال - آیا در حین ذكر اسم حضرت پیغمبر (ص) كه صلوات فرستادن واجب است آیا در صلوات در ما بین قرائت صلی الله علیه كافیست و و آله گفتن در تكوین كه تفریق ندارند آیا در تشریع علی الظاهر خللی بقصد ذكر بصلوة و بقرائت كه ندارد بیان فرمائید
الجواب - بلی بقصد ذكر خللی ندارد زیرا كه صلوات افضل اذكار است
السؤال - یتیمی بوده و چیزی ندارد و كسی هم باو چیزی نمیدهد آیا كسی میتواند كه مدتی اخراجات او را بكشد بقصد اینكه هنگام كبر سن از او مطالبه نماید یا نه
الجواب - هر گاه یتیم منقطع الاسباب باشد از جمیع وجوه بر تمامی اهل اسلام واجب است نفقه و كسوه آن تا بزرگ شود و متمكن از تحصیل قوت گردد پس اخراجات بقدر قوت واجب و كسوه لازمه بقصد مطالبه نمیتوان نمود بلكه واجب است انفاق بر آن و اما زاید بر قدر واجب هر گاه متبرع نباشد و در وقت كبر آن یتیم متمكن باشد مطالبه خالی از اشكالی نیست و احوط عدم مطالبه است و احوط برای یتیم ادای مقدار مصارف او است در چنین صورت
* السؤال - هر گاه كسی مدیون باشد و قلیل وجهی دارد میخواهد به طلبكار ندهد و اظهار میكند كه ندارم كه بلكه طلبكار بقلیل وجهی راضی بشود و صلح نماید چه صورت دارد و هر گاه صاحب طلب مطلع شود راضی نخواهد بود كه حیله كرده است بیان فرمایند
الجواب - این صلح صحیح است هر چند اثم عذر و حیله بر فاعل او است و در روز قیامت مستعد جواب باشد و لكن این معنی موجب فساد صلح نمیشود
* السؤال - چه میفرمائید در خصوص كسی كه مالش را بكسی بفروشد و صیغه نخواند و قدری از وجه تنخواه هم بصاحب مال بدهد آیا میتواند فسخ معامله نماید یا نه
الجواب - صیغه از اركان بیع است و بدون آن بیع لازم نیست و لیكن صیغه مخصوص بلفظ معینی نیست بلكه هر لفظی كه دلالت بر ایجاب و قبول كند و میانه بایع و مشتری واقع شود همان صیغه است پس بیع لازم و فسخ بدون رضای طرفین باطل
* السوال - آیا خمی كه روغنی باشد و در آن سركه بگذارند و یك پاره ادویه مثل از قبیل نمك یا جو یا زغال یا سركه كه در وقت گذاشتن انگور در خم میریزند آیا بعد از غلیان و اشتداد كه سركه میشود آن روغنی خم یا سائر ادویه بتبعیت سركه پاك میشود یا نه
الجواب - ادعیه ( ادویه خل ) متعارفه كه بجهت سركه میریزند بتبعیت سركه پاك میشود اما ادویه غیر متعارفه كه دخلی در تحقق سركه ندارد پاك شدن آن در غایت اشكال است و احتیاط در دین علی كل حال مطلوب است
السؤال - آیا غیبت در چند جا جائز است و همچنین غیبت نواصب این زمان كه بعضی احادیث فضائل آلمحمد (ص) را منكر هستند مثل خطب شیخ رجب برسی چگونه است
الجواب - بدانكه استثنا شده است از حرمت غیبت هشت موضع اول وقت تظلم در نزد كسی كه امید رفع ظلم از او دارد جائز است كه در نزد او ذكر كند معایبی را كه باو ظلم واقع شده است و احوط آنست كه اقتصار بقدر ضرورت كند دوم استعانة بر تغییر منكر و رد عاصی از معصیتش و نیت صحیحه در اینجا معتبر است و قصد را در این حكم مدخلیت عظیم است سیم استفتا در نزد مفتی بحق مثل اینكه بگوید برای مفتی كه ظلم كرده است مرا فلان و فلان بفلان طور و فلان طور طریق استخلاص من چه گونه است چهارم تحذیر مسلم از وقوع در خطر و نصیحت مستشیر و هر گاه ببیند عالمی و فقیهی تلبیس كند و تدلیس نماید مردم را از این خبر دهد تا از شر او محفوظ بمانند پنجم جرح و تعدیل شاهد و راوی حدیث بجهت حفظ احكام شریعت پس ذكر كند آن معایبی كه مخل بشهادت و قبول روایت است نه مطلق قبایح و معایب او را مگر آنكه متجاهر بفسق باشد چنانكه مذكور میشود ششم آنكه آن شخص متجاهر و متظاهر بفسق باشد چنانچه استنكاف از فعل آن معصیت نداشته باشد و انكار نورزد چون از او سؤال كنند اعتراف كند و مخفی ندارد و احوط این است كه در اینصورت اقتصار كند بآن عیبی كه متجاهر است در آن هفتم این است كه شخص مشهور و معروف باشد باسمی كه دلالت بر عیبی كند مثل اعرج و اعمش و اشتر و امثال اینها كه ذكر اینها در نزد ذكر آن شخص جائز است هشتم هر گاه مطلع شوند كسانی كه ثابت میشود بایشان حد شرعی یا تعذیر بر فاحشه جائز است ذكر آن فاحشه در نزد حاكم شرع بصورت شهادت خواه در حضور فاعل یا در غیابش این هشت موضعیست كه غیبت در این مواضع مستثنا است و یك موضع دیگر هم هست كه جمعی از علما او را نیز مستثنا كردهاند و آن این است كه هر گاه دو نفر یا بیشتر شخصی را در معصیتی ببینند جائز است در پیش خودشان ذكر آن معصیت كنند زیرا كه در این ذكر فائده مرتب نیست و احوط بلكه اظهر ترك این است بجهت عموم ادله حرمت غیبت و عدم صلاحیت اینگونه استحسان بجهت تخصیص ادله و اما منكرین فضائل ائمه علیهم السلام هر گاه ناقل فضیلت ادعای استقلال در حق اهل بیت علیهم السلام ننماید یا بتفویض امر بسوی ایشان كه حقیقت مرجعش بسوی استقلال است قائل نباشد پس هر چه ذكر كند از فضائل كه از این دو خالی باشد و در او ادعای نبوت بجهت احدی از ائمه علیهم السلام یا برتری مقام ایشان از مقام رسول الله صلی الله علیه و آله نباشد منكر ما عدای امور مذكوره فاسق و فاجر بلكه متجاهر بفسق است بلكه بعید نیست قول بخروج او از مذهب اثنیعشری چنانكه صریح دعای اعتقاد است كه مروی است بطریق ( بطرق ظ ) صحیحه و مذكور است در كتب معتبره و از فقرات آن دعا است و ان علیا امیرالمؤمنین و سید الوصیین و وارث علم النبیین و قاتل المشركین و امام المتقین و مبیر المنافقین و مجاهد الناكثین و القاسطین و المارقین امامی و حجتی و صراطی و دلیلی و محجتی و من لااثق بالاعمال و ان زكت و لااراها منجیة و ان صلحت الا بولایته و الایتمام به و الاقرار بفضائله و القبول من حملتها و التسلیم لرواتها الدعاء و باین مضمون در احادیث و زیارات و ادعیه بیش از حد احصا است و مجملی برای انكار ایشان هر گاه خالی از امور مذكوره باشد با حدیث ثابت مستفیض بلكه متواتر اجعلوا لنا ربا نؤب الیه و قولوا فینا ما شئتم و قوله علیه السلام ان ذكر الخیر كنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه جز خبث باطن و عداوت جبلی نیست الا لعنة الله علی القوم الظالمین ای ظالمی آلمحمد حقهم و من اعظم حقوقهم نشر فضائلهم و ذكر مدائحهم و بث مناقبهم و ترك ذلك و انكاره كتمان و رفع لهم عن حقهم و لعن الله امة رفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم التی رتبكم الله فیها و چه بسیار عجب است كه با وجود تواتر و تكاثر این نوع اخبار و آثار در دفاتر و كتب علماء متقدمین و متأخرین و بداهتش در نزد مسلمین حتی عوام الناس این قسم سؤالی از چنان عالیجنابی در حق این گونه اشخاص واقع میشود
* السؤال - آیا در نوافل جهر و اخفات تابع حكم اصل فریضه است یا مختار است و همچنین در نماز آیات و نذر و طواف
الجواب - اما نماز آیات و نذر و طواف و سائر نمازهای غیر رواتب مختار است در جهر و اخفات و اما در رواتب پس در نوافل شب مطلقا جهر مستحب است و در نوافل روز اخفات و نافله صبح ملحق است بنافله شب
السؤال - آیا كسی با وجود امكان غسل در شب ماه مبارك رمضان غسل را تأخیر انداخته كه مجال غسل نمانده تیمم نموده صبح را با تیمم ادراك نماید فعل حرام نموده یا عملش باطل است
الجواب - عملش صحیح است و گناه تاخیر غسل عمدا بر او است
* السؤال - آیا مصلی را در حال قرائت كسی برخورد و استقرارش بهم خورد آیا آن كلمه كه در قرائت او تزلزل بعمل آمد كافی است یا آنكه مجددا بخواند
الجواب - آن كلمه را مجددا با اطمینان اعاده كند
* السؤال - آیا مصلی در بعضی از اقوال یا افعال صلوة وسوسه دارد سایر مواضع شكوك صلوة هم مرجوع بحكم كثیر الشك است یا نه
الجواب - هر گاه شخص كثیر الشك است باین معنی كه در یك نماز سه مرتبه شك كند یا در سه نماز متوالی شك نماید بنا را بر صحیح میگذارد و عمل را تمام میكند هر كه چنان نیست رجوع باحكام شك و سهو نماز مینماید
السؤال - آیا بعض مساجدی كه خراب نشده كسی میخواهد كه خراب كند و طرح نو یا محكم و احسن از طرح و بنای اولی بسازد مشروع است اینگونه تخریب و تعمیر یا نه
الجواب - هر گاه طرح احسن و غرض واقف حاصل میشود بر وجه اتم جائز است و الا فلا
* السؤال - آیا بعد از تسبیحات اربعه در نماز مستحب است ذكر استغفر الله ربی و اتوب الیه
الجواب - بلی مستحب است استغفار و صلوات و بعضی از علمای ما استغفار را واجب دانستهاند و اصح استحباب است
* السؤال - آیا مصلی را در طلای غیر مسكوك كه حامل باشد ظاهر باشد یا باطن نماز چطور است
الجواب - نماز جائز است و اشكالی ندارد مطلقا
* السؤال - آیا در كفش عوض شده وضو چطور است
الجواب - وضو صحیح است و استعمال آن كفش حرام است مگر علم برضای صاحبش داشته باشد
* السؤال - آیا لقطه را كه بایست تعریف كنند اما هر گاه در وقت یافتن یا پیش از تمامیت مدت تعریف قطع یا مظنه متاخم بعلم برساند كه صاحبش پیدا نمیشود میتواند از طرف صاحب مال تصدق كند یا نه
الجواب - تعریف واجب است علی كل حال علم و ظن در اینجا معتبر نیست
* السؤال - آیا صلوات فرستادن بر پیغمبر صلی الله علیه و آله و اولاد طاهرین آن در ركوع و سجود مستحب است یا نه
الجواب - بلی مستحب است و سبب زیادتی نور و ثواب نماز است
* السؤال - آیا در قرائت در صلوة تمییز كاف عربی از كاف عجمی از محسنات قرائت است یا نه و همچنین ادغام در محمد و آلمحمد در تشهد واجب است یا نه و همچنین مد و لا الضالین و همچنین در قرائت در جار و مجرور و مضاف و مضاف الیه و صفت و موصوف و صله و موصول مجرور و مضاف الیه و صله غلط شود هر دو بایست گفته شود یا نه
الجواب - اما تمیز كاف عربی از عجمی و آنچه از این قبیل است واجب است و عدم آن عمدا مبطل نماز و ادغام در مقام مذكور هم واجب است و اخلال بآن سبب بطلان نماز است و همچنین مدّ و لا الضالین و سائر مدات متصله كه حرف مد و سبب مد در یك كلمه باشد و اما اخلال بموصوف و موصول و مجرور و مضاف الیه بچیزی كه موجب اعاده اوست احوط آن است كه صفت و مضاف و صله و جار را اعاده كند زیرا كه آنها در حكم كلمه واحدهاند
* السؤال - آیا ماء متنجس كه بدفعات جمع شده كر شود پاك است یا نه
الجواب - پاك نیست تا یك كر طاهر دفعة باو القا نشود یا متصل نشود بجاری یا آب باران یا بآب چاه یا بجوشیدن آب از زیرش
السؤال - آیا در جمیع عقود و ایقاعات غیر صیغه عربی مجزیست یا نه
الجواب - اصح و اظهر اجزاست و احوط عربیت است با تمكن
السؤال - آیا كسی خودش را فاسق العمل و فاجر العمل بداند اما مردم او را عادل دانند امامتش جائز است یا نه
الجواب - هر گاه معروف در میانه مردم بعدالت باشد جائز است امامتش
* السؤال - آیا زنی برادر یا خواهر شوهر خود را شیر دهد رضاع متحقق شده نشر حرمت بین زوجین میشود یا نه
الجواب - ظاهر این است كه نشر حرمت نكند و لیكن احتیاط مطلوب است نه بمعنی وجوب
* السؤال - آیا مصلی آخر آیات را از جهت اینكه اعراب نداند وقف كند نمازش صحیح است یا نه
الجواب - بلی صحیح است
السؤال - آیا در بعض مساجد حصیر یا بوریا انداختن كه مسلمین در روی آنها نماز بخوانند مثلا خونی یا بولی یا نجاستی بآنها برسد آیا میتوان برید آن موضع نجاست را كه پاك كردنش بآب متعسر باشد یا نه و همچنین نماز در وسعت وقت قبل از زوال نجس در همان مسجد چه گونه است
الجواب - هر گاه پاك كردن آن موضع بغیر بریدن متعذر باشد و بوجهی ممكن نباشد جائز است و الا فلا و اما نماز كردن در مسجد قبل از ازاله نجاست آن با سعه وقت صحیح است اگر چه فعل حرام بعمل آورده
* السؤال - آیا تداخل اغسال مستحبی و واجبی صحیح است یا فردا فردا بعمل آورد
الجواب - تداخل اغسال جائز است تداخل واجب در واجب و مستحب در مستحب و مستحب در واجب و اما عكس یعنی تداخل واجب در مستحب جائز نیست هر چند روایتی مشعر بر جوازش وارد است لیكن خلاف مشهور بین علمای شیعه است و عمل بمشهور در این مقام اقوی و اولی با اینكه احوط است
السؤال - آیا شرایط تقاص چند چیز است
الجواب - چند چیز است اول آنكه حق در ذمه او ثابت و لازم باشد دوم آنكه انكار آن حق نماید سیم آنكه اعتراف بحق كرده و لكن ممتنع از ادا باشد و بنای دادن نداشته باشد چهارم بعضی شرط كردهاند كه بینه نداشته باشد و از اثبات آن در نزد حاكم شرع عاجز باشد و این شرط نزد حقیر لزوم ندارد پنجم او را قسم نداده باشد هر گاه قسم خورده باشد هر چند بر صاحب مال یقین باشد كه قسم دروغ خورده باز تقاص نمیتواند كرد زیرا كه قسم عوض مالی است كه از او برده ششم آنكه آن مالی كه میخواهد از آن تقاص كند امانت نباشد زیرا كه خیانت امانت بوجهی جائز نیست هفتم شرط كردهاند بعضی از علما كه در نزد تقاص كردن این كلمات را بگوید اللهم انی آخذ هذا المال مكان مالی الذی اخذه منی و انی لمآخذ الذی اخذته خیانة و لا ظلما و این را بمنزله صیغه دانسته و گفتهاند كه هر گاه امانت باشد و این كلمات را بگوید میتواند از امانت تقاص كرد و این شرط احوط است مثل ترك تقاص از امانت و الله سبحانه و تعالی هو العالم بحقائق احكامه