از اشیاء نفیسه بیت جمال مبارک یک تسبیح مروارید برای ما ماند

الحمد لله خوب جمعیتی است بسیار بسیار نورانی است روحانی است

اولاً اینکه این بجهت نسبت است. مثلاً نقطه[ای از] خاک منسوب بحق شد، این مطاف جمیع نفوس واقع شد

ای جمع محترم و ای طالبان خدا الحمد لله نور حقیقت درخشید و نسیم گلشن عنایت وزید

پیش عقلا و اصحاب افکار و ارباب معرف مسلم است که عالم انسانی در پراکندگی یعنی تفرق سبب ذلشان است سبب بی سر و سامانیشان است سبب نادانیشان است

تمامش مسکن و ماوای انبیاء است تمامش موطی اقدام انبیاءاست انبیاء الهی شبها تا صبح بمناجات

جمیع اینها زواجر است از جانب خداست تا سبب تذکر و تنبه ناس شود ولی این مردم مانند اطفال

خدا استعدادی را که بشما عنایت فرموده برای اینست که در خدمت ملکوتش صرف نمائید

دیروز با آنکه هیچ حالت نداشتم محض خاطر شما بمجلس آمدم زیرا که مجمع احباء محفل روحانیان است

دیشب از محبت و اخوت صحبت مینمودیم محبت بر چند قسم است یک قسم محبت عائله ای است

لهذا انسان هر چیزی را باید بعین خودش نظر کند نه بدیده دیگران باید خودش تحری حقیقت نماید تا

من دعا می کنم و برای خلق گشایش می طلبم اما خلق خودشان سبب تنگی می شوند. مثل اینست که
