ای دو منتسبین شجره مبارکه حمد کنید خدا را که از این دوحه مقدسه نابت شدید و از

ای دو ورقه طیبه و دو کنیز جمال قدم جناب ابن ابهر علیه بهاء الله الانور در

ای دو ورقه مطمئنه موهبت الهی تخصیص بذکور و اناث ندارد و فیض ابدی شامل جمیع

ای دو یار وفادار همیشه در نظر بوده و هستید ابدا فراموش نشده و نخواهید شد اگر

ای دوست جناب حاجی مشقت سفر دریا و بادیه پیماای صحرا و صعود و نزول کوهها را

ای دوست حقیقی اصابع از ضعف سفر پرارتعاش است باوجود این بتحریر پرداختم

ای دوست حقیقی بعضی از دوستان که حال صفت درویشی را بهانه نموده اند در گوشه و

ای دوستان ای راستان در زمینید ولی در دبستان آسمانی در آمدید و در نزد ادیب

ای دوستان جان نثاران جهان پریشانست و امکان در نهایت مشقت و زحمت بی پایان مگر

ای دوستان حقیقی عبدالبهاء بنیان نقض نسج عنکبوتست و ایوان پیمان بنیان

ای ذو حظ عظیم حضرت حکیم نمیدانی که این دل و جان چگونه بمحبتت لبریز است طرب

ای رب بای نطق احمدک علی ما انعمت علی احبتک بفضلک و جودک و احسانک و وهبت

ای رب هذا عبدک الذی توجه الی نور رحمانیتک و انجذب بنفحات ریاض احدیتک و انفق

ای رب هذه وصیفه مبتهله الیک تناجیک یا الهی بلسان سرها و جهرها و تقول رب

ای رضیع ثدی عنایت هر چند مسافرت نمودی و از دیده جهان

ای رضیع ثدی محبت الله و پرورده آغوش معرفت الله شکر کن خدا را که از اصلاب

ای رفیق عبدالبهاء الحمد لله از کاس الطاف سرمست باده محبت الله شدی رخ را بنور

ای روی تو سوی حق چه خوش روی و خوشخوی و مبارک و فرخنده مهرجوی بودی که بگوی

ای ریحان گلستان ایمان بجمال رحمن شب است و ظلمت آفاق را در شش جهت احاطه

ای زائر مشکین نفس آنچه بجناب خان نگاشتی ملاحظه شد سخن گفتی و در سفتی و

ای زائر مشکین نفس نامه شما رسید بشارت بهبودی از علیلی بود سبب سرور قلبی گردید

ای زائر مطاف ملا اعلی شکر کن جمال قدیم رب کریم را که مسافت بعیده را طی نمودی
