طلاق :
امر طلاق مؤکّداً مکروه و مبغوض است
حضرت بهاءالله:
1 – " إنّ الله أحبّ الوصل والوفاق وأبغض الفصل والطّلاق عاشروا يا قوم بالرّوح والرّيحان ... يا عبادي أصلحوا ذات بينكم ثمّ استمعوا ما ينصحكم به القلم الأعلى ولا تتّبعوا جبّارا شقيّا " (كتاب اقدس – بند 70)
2 – " و ديگر سؤال از طلاق نموده.
جواب : چون حقّ جلّ جلاله طلاق را دوست نداشته در اين باب کلمه ای نازل نشده ولکن از اول فصل الی انتهای سنه واحده بايد دو نفس مطّلع باشند او ازيد و هم شهداء. اگر در انتها رجوع نشد طلاق ثابت. بايد حاکم شرعی بلد که از جانب امنای بيت العدل است در دفتر ثبت نمايد. ملاحظه اين فقره لازم است لئلّا يحزن به أفئدة أولي الألباب " (رساله سؤال و جواب، 98)
بیت العدل:
1 – " امر طلاق در آئين بهائی شديداً مذموم است ولی در صورتی که بين زوج و زوجه کدورت و کراهت به ميان آيد طلاق پس از طيّ يک سال کامل مجاز است ٠ زوج موظّف است که احتياجات مالی همسر و فرزندان خود را در مدت يک سال اصطبار تأمين نمايد و در عين حال طرفين مکلفند که به رفع اختلافات خود بکوشند . حضرت وليّ امراللّه می فرمايند که حقوق طرفين در تقاضای طلاق مساوی است و هر طرف که طلاق را قطعيّاً لازم داند می تواند تقاضا نمايد . در رساله (سؤال و جواب) حضرت بهاءاللّه مسائلی چند مربوط به سنه اصطبار را مشروحاًبيان فرمودهاند . موارد مصرّحه عبارتند از شرايط برگزاری سال تربّص )سؤال و جواب ، فقره ١٢) ، تعيين ابتدای سنه (فقرات ١٩ و ٤٠) ، شرايط اصلاح فيما بين زوج و زوجه (فقره ٣٨) ، وظيفه شهود و بيت العدل محلّی (فقرات ٧٣ و ٩٨) . بيت العدل اعظم می فرمايند که وظايف شهود در مورد طلاق در اين ايّام بر عهده محافل روحانيّه است . جزئيّات حکم طلاق در جزوه (تلخيص و تدوين حدود و احکام ) ، قسمت د ، ١-٢-٣ تا ٣-٢-٩خلاصه شده است " (كتاب اقدس – شرح 100)