دفن میّت
حضرت بهاءالله:
1 – " قد حكم الله دفن الأموات في البلّور أو الأحجار الممتنعة أو الأخشاب الصّلبة اللّطيفة ووضع الخواتيم المنقوشة في أصابعهم إنّه لهو المقدّر العليم يكتب للرّجال ولله ما في السّموات والأرض وما بينهما وكان الله بكلّ شيء عليما وللورقات ولله ملك السّموات والأرض وما بينهما وكان الله على كلّ شيء قديرا هذا ما نُزِّلَ مِنْ قَبْلُ وينادي نقطة البيان ويقول يا محبوب الإمكان انطق في هذا المقام بما تتضوّع به نفحات ألطافك بين العالمين إنّا أخبرنا الكلّ بأن لا يعادل بكلمة منك ما نزّل في البيان إنّك أنت المقتدر على ما تشآء لا تمنع عبادك عن فيوضات بحر رحمتك إنّك أنت ذو الفضل العظيم قد استجبنا ما أراد إنّه لهو المحبوب المجيب لو ينقش عليها ما نزّل في الحين من لدى الله إنّه خير لهم ولهنّ إنّا كنّا حاكمين قد بدئت من الله ورجعت إليه منقطعا عمّا سواه ومتمسّكا باسمه الرّحمن الرّحيم كذلك يختصّ الله من يشآء بفضل من عنده إنّه لهو المقتدر القدير وإن تكفّنوه في خمسة أثواب من الحرير أو القطن من لم يستطع يكتفي بواحدة منهما كذلك قضي الأمر من لدن عليم خبير حرّم عليكم نقل الميّت أزيد من مسافة ساعة من المدينة ادفنوه بالرّوح والرّيحان في مكان قريب " (كتاب اقدس – بند 128-130)
2 – " كلّ ذلك بعد أدآء حقّ الله والدّيون لو تكون عليه وتجهيز الأسباب للكفن والدّفن وحمل الميّت بالعزّة والاعتزاز كذلك حكم مالك المبدء والمئاب " (كتاب اقدس – بند 28)
3 – " سؤال : حقوق اللّه و ديون ميّت و تجهيز اسباب کدام مقدّم است.
جواب : تجهيز مقدّم است بعد اداء ديون بعد اخذ حقوق اللّه و اگر مال معادل ديون نباشد آنچه موجود است به مقتضای ديون قليلاً و کثيراً قسمت شود " (رساله سؤال و جواب، 9)
4 – " سؤال : از حمل جنايز که می فرمايد به قدر مسافت يک ساعت حمل شود آيا در برّ و بحر هر دو اين حکم جاری است يا نه.
جواب : در برّ و بحر هر دو اين حکم جاری اگر چه ساعت کشتی بخار باشد و يا ساعت سکّه حديد. مقصد مدّت يک ساعت است ديگر به هر نحو باشد ولکن هر چه زودتر دفن شود احب و اولی است " (رساله سؤال و جواب، 16)
5 – " سؤال : در باب کفن ميّت به پنج ثوب امر شده آيا مقصود از اين پنج پنج پارچه است که در قبل معمول می شد و يا آنکه مراد سرتاسری جوف هم است.
جواب : مقصود پنج پارچه است " (رساله سؤال و جواب، 56)
6 – " سؤال : وضع خاتم که در کتاب اقدس نازل شده مخصوص کبار است يا صغار هم داخلند.
جواب : مخصوص کبار است و همچنين صلات ميّت آن هم مخصوص کبار است " (رساله سؤال و جواب، 70)
7 – " سؤال : از وقت نماز ميّت قبل از دفن و يا بعد از آن و توجّه به قبله لازم است يا نه.
جواب : اداء صلات قبل از دفن و امّا القبلة "اينما تولّوا فثمّ وجه اللّه" " (رساله سؤال و جواب، 85)
حضرت عبدالبهاء:
1 - " جسد انسانی همين قِسم که در بدايت بتدريج بوجود آمده است همينطور بايد بتدريج تحليل گردد . اين مطابق نظم حقيقی و طبيعی و قانون الهی است . اگر چنانچه بعد از مردن سوختن بهتر بود داخل ايجاد نوعی انتظام می يافت که جسد بعد از فوت بخودی خود افروخته شعله زند و خاکستر گردد ولی نظم طبيعی که بتقدير الهی تحقّق يافته اينست که بايد بعد از فوت ، اين جسد از حالی بحالی مختلف انتقال يابد تا بحسب روابطی که در عالم وجود است با کائنات سائره منتظماً اختلاط و امتزاج يابد و قطع مراتب نمايد تحليل کيمياوی يابد و بعالم نبات انتقال کند . گُل و رياحين شود و اشجار بهشت برين گردد و نفحه مشکين يابد و لطافت رنگين جويد . سوختن مانع از حصول اين کمالات بکمال سرعت است اجزاء چنان متلاشی گردد که تطوّر در اين مراتب مختل شود " (ص ٢٠٤ ج ٤ امر و خلق)
2 - " امّا قضيّه دخمه هر چند در نصوص قاطعه موجود نه و اين قضيّه جواز و عدم جوازش راجع به بيت عدل است تکليف اين عبد بيان نصوص قاطعه است و ما عدای آنچه در کتاب منصوص جميع راجع به بيت عدل است هر وقت تشکيل شود در آن خصوص قراری خواهند داد ولی اگر اجسام متعدّده در موقع واحد گذاشته شود قدری از نظافت بعيد است بايد خاک امتصاص رطوبت جسم را بنمايد در اينصورت اگر بر صندوق خاک ريخته شود جسم زودتر رطوبتش زائل گردد "
(ص ٣٠٥ ج ٤ امرو خلق)
بیت العدل:
1 – " صلات ميّت تنها نمازی است که بطور جماعت برگزار می شود (به (ملحقات کتاب مستطاب اقدس) مراجعه شود) . طرز اداء اين صلات آن است که حضّار ساکت می ايستند و يکی از احبّاء آن را تلاوت می کند (يادداشت شماره ١٩). به موجب بيان جمال مبارک صلات ميّت ... مخصوص کبار است (سؤال و جواب ، فقره ٧٠) و وقت اداء صلات قبل از دفن ميّت است و توجّه به قبله در موقع تلاوت اين نماز لازم نيست (سؤال و جواب ، فقره ٨٥). جزئيّات ديگر مربوط به صلات ميّت در جزوه (تلخيص و تدوين حدود و احکام) ، قسمت د ،١٣-١ تا ١٤-١ خلاصه شده است " (كتاب اقدس – شرح 10)
2 – " صلات ميّت از چند فقره تشکيل شده . يک فقره آن عبارت از تکرار شش مرتبه تکبير "اللّه ابهی" است . بعد از اداء هر تکبير يکی از شش آيهای که مخصوص اين صلات نازل شده نوزده بار تلاوت می گردد . اين آيات با آيات صلات ميّت که حضرت نقطه اولی در کتاب مبارک بيان نازل فرمودهاند تطابق کامل دارد . جمال اقدس ابهی مناجاتی به اول اين فقرات اضافه فرمودهاند " (كتاب اقدس – شرح 11)
3 – " در مورد تقسيم ارث ، جمال اقدس ابهی تصريح می فرمايند که هزينه کفن و دفن ميّت بر ساير مخارج مقدّم است ، بعد از آن اداء ديون است و سپس پرداخت حقوق اللّه )يادداشت شماره ١٢٥ ، سؤال و جواب ، فقره ٩) . همچنين می فرمايند که پرداخت اين وجوه بايد از ماترک شخص متوفّی سوای خانه مسکونی و البسه مخصوصه تأمين شود و اگر کافی نبود از اين اموال استفاده شود (سؤال و جواب ، فقره ٨٠) " (كتاب اقدس – شرح 47)
4 – " حضرت اعلی در کتاب مبارک بيان امر فرمودهاند که اموات در تابوتهائی از بلور يا حجر مصيقل دفن شود . حضرت وليّ امراللّه در توقيعی که حسب الامر مبارک به انگليسی صادر گرديده می فرمايند که اين حکم مبيّن اين نکته است که جسد انسان چون زمانی محلّ تجلّی روح ابدی انسانی بوده شايان احترام است . به طور اختصار مواردی که در احکام دفن اموات نازل شده از اين قرار است : حمل ميّت بيش از مسافت يک ساعت از محلّ وفات جايز نيست . جسد بايد در کفنی از حرير يا کتان پيچيده شود . در انگشت شخص متوفّی بايد انگشتری قرار داده شود که اين آيه روی آن منقوش باشد : قد بدئت من اللّه و رجعت اليه منقطعاً عمّا سواه و متمسّکاً باسمه الرّحمن الرّحيم . تابوت بايد از بلور يا سنگ يا چوب محکم لطيف باشد . صلات ميّت بايد قبل از دفن تلاوت گردد ( يادداشت شماره ١٠) . حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی امراللّه تأييد فرمودهاند که اين احکام دالّ بر آن است که سوزاندن اموات جايز نيست . صلات ميّت و انگشتر اختصاص به کسانی دارد که به حدّ بلوغ يعنی به سنّ پانزده سالگی رسيده باشند (سؤال و جواب ، فقره ٧٠) . در مورد تابوت ، مراد از حکم آن است که حتّی المقدور از مصالح پردوام ساخته شود . از اين رو بيت العدل اعظم تصريح فرمودهاند " (كتاب اقدس – شرح 149)
5 – " حضرت اعلی در کتاب مبارک بيان مقرّر فرمودند که جسد در پنج پارچه حرير يا کتان پيچيده شود . جمال اقدس ابهی اين حکم را تأييد نموده و اضافه فرمودند : من لم يستطع يکتفی بواحدة منهما . وقتی از حضور مبارک سؤال شد که آيا مقصود از اثواب خمسه مذکور در آيه فوق پنج پارچه سرتاسری است يا (( پنج پارچه ای است که در قبل معمول ميشد ))، در جواب فرمودند که مقصود پنج پارچه است (سؤال و جواب ، فقره ٥٦) . در آثار مبارکه بيانی که حاکی از طرز پيچيدن جسد در پنج پارچه مجزّا و يا در يک ثوب باشد موجود نيست . در حال حاضر اهل بهاء در اجرای اين امر مختارند "
(كتاب اقدس – شرح 151)
6 – " مقصود از اين حکم آن است که مدّت حمل ميّت به محلّ دفن ، با هر وسيله نقليّهای که اختيار شود ، محدود گردد و از يک ساعت تجاوز ننمايد . حضرت بهاءاللّه در اين مورد می فرمايند : هر چه زودتر دفن شود احب و اولی است (سؤال و جواب، فقره ١٦) . در تعريف محلّ موت ميتوان محدوده شهر را در نظر گرفت . لذا مدّت يک ساعت را ميتوان از سرحدّ شهری که در آن وفات واقع شده تا محلّ دفن حساب نمود . مقصود از اين حکم آن است که شخص متوفّی در نزديکی محل وفات مدفون گردد" (كتاب اقدس – شرح 152)