نهی از انتحار و تمنّای موت
حضرت بهاءالله:
1 - " کلّ بحفظ نفس خود مأمورند که شايد خدمتی از نفوس در امر حقّ ظاهر شود هذا ما أردناه لهم ليس لأحد أن يتجاوز من حدوده أن أمر النّاس بما جری من قلمي الأعلی في هذا المقام ليعرفنّ ويکوننّ من العاملين " (ص ١٣ ج ٣ امر و خلق)
2 - " از برای احدی سزاوار نيست که طلب خروج از اين عالم در ايّام ظهور مالک قدم نمايد بلکه بايد في کلّ الأحيان ناظرا إلی أفق الرّحمن از خدا بخواهد که خدمتی از او در اين امر ابدع امنع ظاهر شود ولو بذکر کلمه ای از کلمات او باشد إنّ هذا لفضل عظيم وخير عظيم وأمر عظيم " (ص ٤-٢١٣ ج ٤ مائده آسمانی ط ١٢٩ بديع)
3 - " ظهور حقّ و احکام الهی جميع از برای تربيت انسان و ترقّی او و حفظ اهل عالم وامثال آن بوده و خواهد بود لذا آنچه سبب و علّت حفظ و صحّت و سلامتی وجود انسانست مقدّم بوده و خواهد بود و اين فقره واضح و مشهود است "
(ص ٢٨٠ مجموعه اقتدارات)
و در لوح رئيس بلسان عربی در اشاره به عشّاقی که بدست خود خويشتن را فدا نمودند ميفرمايند :
4 - " أولئک اثّرت فيهم کلمة اللّه وذاقوا حلاوة الذّکر وأخذتهم نفحات الوصال علی شأن انقطعوا عمّن علی الأرض کلّها وأقبلوا إلی الوجه بوجه منير ولو ظهر منهم ما لا أذن اللّه لهم ولکنّ عفا عنهم فضلا من عنده إنّه لهو الغفورالرّحيم . أخذهم جذب الجبّار علی شأن أخذ عن کفّهم زمام الاختيار إلی أن عرجوا إلی مقام المکاشفة والحضور بين يدي اللّه العزيز العليم "
(ص ٢-٢١١ الواح نازله خطاب بملوک که برابر با خطّ جناب زينالمقرّبين است)
حضرت عبدالبهاء:
1 - " امّا مسأله تعدّی بصعود از اين عالم محض نجات از ما لا يطاق أبدًا جائز نه . انسان بايد تحمّل هر مشقّت و بلا نمايد و صابر و شاکر باشد ". (ص ١٤ ج ٣ امر و خلق)