حيات عائله بهائی
حضرت بهاءالله:
1 - " در اين امر حيات عائله بايد مثل حيات ملائک سماء باشد . روحانيّت و سرور باشد . اتّحاد و اتّفاق باشد . مرافقت جسمانی و عقلانی باشد خانه منظّم و مرتّب باشد .افکارشان مانند اشعّه های شمس حقيقت و ستاره های روشن سماء باشد . چون دو مرغ برشاخسارهای شجر وحدت و يگانگی بسرايند . هميشه پُر فرح و سرور باشند و سبب سرور قلوب ديگران شوند . برای ديگران سرمشق باشند . برای يکديگر محبّت صميمی حقيقی داشته باشند ..." (ص ١٦١ گنجينه حدود و احکام)
2 - " درميان خلق ازدواج عبارت از ارتباط جسمانيست و اين اتّحاد و و اتّفاق موقّت است زيرا فرقت جسمانی عاقبت مقرّر و محتوم است ولکن ازدواج اهل بها بايد ارتباط جسمانی و روحانی هر دو باشد زيرا هر دو سرمست يک جامند و منجذب يک طلعتِ بی مثال . زنده به يک روحند و روشن از يک انوار . اين روابط روحانيّه است و اتّحاد ابديست و همچنين در عالَم جسمانی نيز ارتباط محکم متين دارند ارتباط و اتّحاد و اتّفاق چون از حيث روح و جسم هر دو باشد آن وحدت حقيقی است لهذا ابديست امّا اگر اتّحاد مجرّد از حيثيّت جسم باشد البتّه آن موقّت است و عاقبت مفارقت محقّق . پس بايد اهل بها چون رابطه ازدواج در ميان آيد اتّحاد حقيقی و ارتباط معنوی و اجتماع روحانی و جسمانی باشد تا در جميع مراتب وجود و در جميع عوالم الهی اين وحدت حاصل گردد زيرا اين وحدت حقيقی جلوه ای از نور محبّت اللّه است ..."
(ص ٦٠ - ١٥٩ گنجينه حدود و احکام - در کتاب اخلاق بهائی و کتاب حيات بهائی نيز با تفاوتهائی جزئی مندرج است)
3 - " بين بهائيان مسأله ازدواج اينست که مرد و زن جسماً و روحاً متّحد باشند تا در جميع عوالم الهی اتّحادشان ابدی باشد و حيات روحانی يکديگر را ترقّی دهند . اينست اقتران بهائی " (ص ٩٨ فضائل اخلاق)
4 - " زن و شوهر بايد معلومات خود و استعدادات خود و جسم و جان خود را در مرحله اوّل بحضرت بهاءاللّه و سپس بيکديگر نثار نمايند . بايد افکارشان عالی و آمالشان نورانی و قلوبشان روحانی و ارواحشان مطلع انوار شمس حقيقت باشد . نبايد بجهت اتّفاقات و تصادفات فانی اين زندگی تغيير پذير نسبت بهم بدبين شوند و خُلق تنگی نمايند . قلوبشان بايد وسيع و منشرح و بوسعت جهان الهی باشد . هروقت اختلاف نظری بين ايشان توليد شود بايد بمنتهی درجه سعی نمايند که آنرا بين خود حلّ کنند و نگذارند خبر آن بخارج سرايت کند زيرا مردم مستعد هستند که ذرّه صغير را جبل کبير نمايند و نيز هرگاه بعلّت پيش آمدی رنجشی از يکديگر حاصل نمودند نبايد آنرا در دل نگاهدارند بلکه بالطّبع بايد آنرا برای يکديگر شرح و توضيح دهند و کوشش کنند هر چه زودتر اين نفاق و کدورت برطرف شود . بايد يگانگی و ياری را بر حسادت و ريا ترجيح دهند و مانند دو آئينه صافی باشند تا انوار ستارگان محبّت و جمال را در يکديگر منعکس سازند . شما بايد تصوّرات و افکار عالی و آسمانی خود را بيکديگر بگوئيد هيچ امر مخفی در بين خود نداشته باشيد . خانه خود را محلّ راحتی و صفا نمائيد . مهمان نواز باشيد و درِ منزل خود را بروی آشنا و بيگانه باز گذاريد . هر تازه واردی را با روئی متبسّم استقبال کنيد و خوش آمد گوئيد و طوری با ايشان رفتار نمائيد که احساس کنند که در خانه من هستند . خداوند چنان اتّحاد و اتّفاقی بين زن و شوهر خلق نموده است که هيچکس نميتواند در اين دنيا بالاتر از اين اتّحادی را تصوّر کند . شما بايد دائماً شجر الفت و اتّحاد خود را با آب علاقه و محبّت آبياری نمائيد تا در تمام فصول زندگانی سر سبز و خرّم ماند وشيرين ترين اثمار را برای شفای آلام ملل و اقوام ببار آورد . خلاصه شما دو نفر بايد طوری زندگانی نمائيد که خانه شما جلوه ای از ملکوت ابهی شود تا هر کس قدم گذارد روح صفا و نزهت را احساس نمايد و بی اختيار فرياد برآورد که اينجا خانه محبّت است اينجا کاخ محبّت است اينجا آشيانه محبّت است اينجا گلستان محبّت است و شما دو نفر چون دو طير خوش خوان بايد بر روی بلندترين شاخه های شجر حيات بنشينيد و فضا را مملو از نغمات عشق و سرور کنيد . تا آنجا که ميتوانيد سعی نمائيد اساس محبّت خود را در روح و وجدان خويش مستقرّ نگذاريد که اين اساس متزلزل گردد. وقتی که خداوند بشما اطفال شيرين و نازنين عطا ميکند خود را وقف تربيت و تعليم ايشان نمائيد تا گلهای جاودانی گلزار الهی و بلبلان خوش الحان بهشت آسمانی گردند و خادمان عالَم انسانی و اثمار شجر زندگانی شوند . در زندگانی چنان مشي و سلوک نمائيد که ديگران آنرا نمونه و سرمشق گيرند و با يکديگر بگويند که ببين چگونه ايشان چون دو کبوتر با عشق و اتّحاد و توافق کامل در يک آشيانه مقرّ يافته اند گوئی که خداوند حقيقت وجودشان را از ازل برای دوست داشتن يکديگر سرشته است . وقتی که چنين حالتی وجود داشت و چنين آمال و هدفهائی اختيار شد آنوقت از حيات جاودانی سهم بزرگی نصيب برده ايد و از سرچشمه حقيقت نوشيده ايد و ايّام خود را در بهشت شکوه و جلال در جمع آوری ازهار اسرار الهی صرف نموده ايد . نسبت بيکديگر چون عاشقان الهی و حبيبان معنوی باشيد . حيات خود را در بهشت محبّت بگذرانيد . آشيانهء خود را بر روی شاخه های پُر برگ شجر محبّت بنا کنيد . در فضای با صفای محبّت پرواز کنيد . در بحر بيکران محبّت شنا کنيد . در گلزار جاودان محبّت مشی کنيد . ذر ظلّ اشعَه تابان شمس محبّت حرکت کنيد . در طريق محبّت ثابت و مستقيم باشيد . مشام خود را با نفحه جانبخش ازهار محبّت معطّر کنيد . گوشهای خود را بآهنگهای روح نواز محبّت آشنا کنيد . از شراب محبّت بنوشيد . سرمست شويد . بگذاريد تا آمال و افکار شما چون دسته ای از گُلهای محبّت و سخنان شما چون بحر محبّت باشد " ٠
(از بيانات شفاهی مبارک - از ص ١٨ تا ص ٢١ ازدواج بهائی)
5 - " فی الحقيقه انسان بايد بوفا قيام نمايد و ثبوت و استقامت بنمايد علی الخصوص بقرين و همنشين خويش و همدم و نديم خود زيرا حقوق در بين اين دو قديم و محکم و متين است و انسان آنچه بکوشد از عهده اکمال برنيايد ولی بقدر امکان قصور نشايد" (ص ٨ - ٢٩٧ بشارة النور)
6 - " ای دو مؤمن باللّه خداوند بی مانند زن و مرد را آفريده که با يکديگر در نهايت الفت آميزش نمايند و زندگانی کنند و حکم يک جان داشته باشند زن و مرد دو رفيق انيس هستند که بايد در غم يکديگر شريک باشند چون چنين باشد در نهايت خوشی و آسايش دل و جان در اين جهان زندگانی کنند و در ملکوت آسمانی مظهر الطاف الهی گردند و الّا در غايت تلخی عمر بسر برند و هر دم آرزوی مردن نمايند و در جهان آسمانی نيز شرمسار باشند پس بکوشيد که با يکديگر مانند دو کبوتر در آشيان آميزش دل و جان نمائيد اينست خوشبختی در دو جهان " (ص ١٥ ازدواج بهائی)