منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله - (لوح مانكجى) رگ جهان در دست پزشک دانا است درد را می بيند و بدانائی درمان

حضرت بهاءالله
اصلی فارسی

رگ جهان در دست پزشک دانا است درد را میبیند و بدانائی درمان میکند هر روز را رازی است و هر سر را آوازی درد امروز را درمانی و فردا را درمان دیگر امروز را نگران باشید و سخن از امروز رانید دیده میشود گیتی را دردهای بی‌کران فراگرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته مردمانی که از بادهٴ خودبینی سرمست شده‌اند پزشک دانا را از او بازداشته‌اند اینست که خود و همهٴ مردمان را گرفتار نموده‌اند نه درد میدانند نه درمان میشناسند راست را کژ انگاشته‌اند و دوست را دشمن شمرده‌اند بشنوید آواز این زندانی را بایستید و بگوئید شاید آنانکه در خوابند بیدار شوند بگو ای مردگان دست بخشش یزدانی آب زندگانی میدهد بشتابید و بنوشید هر که امروز زنده شد هرگز نمیرد و هر که امروز مرد هرگز زندگی نیابد...

منابع
محتویات
پیوست‌ها
Audio
OV