امروز اماء الله از رجال محسوب (حضرت عبدالبهاء، پیام ملکوت ص 231)
رجال و نساء در نزد خداوند يکسانند جميع نوع انسانند جميع سلالهء آدمند زيرا ذکور و اناث تخصيص بانسان ندارد در عالم نبات ذکور و اناثی موجود در عالم حيوان ذکور و اناثی موجود و لکن بهيچوجه امتيازی نيست. ملاحظه در عالم نبات کنيد، آيا ميانهء نبات ذکور و نبات اناث هيچ امتيازی هست ؟ بلکه مساوات تامّ است. و همچنين در عالم حيوان ابداً بين ذکور و اناث امتيازی نيست جميع در ظلّ رحمت پروردگارند. پس انسان که اشرف کائنات است، آيا جائز است که اين اختلاف را داشته باشد ؟ تأخّر جنس زن تا بحال بجهت اين بوده که مثل مردان تربيت نميشدند اگر نسوان مانند مردان تربيت ميشدند شبهه ای نيست که نظير رجال ميگشتند چون کمالات رجال را اکتساب نمايند البتّه بدرجهء مساوات رسند. و ممکن نيست سعادت عالم انسانی کامل گردد مگر بمساوات کاملهء زنان و مردان (حضرت عبدالبهاء، پیام ملکوت ص 127)
وحدت نوع را اعلان نمود که نساء و رجال کلّ در حقوق مساوی بهيچوجه امتيازی در ميان نيست. زيرا جميع انسانند فقط احتياج بتربيت دارند اگر نساء مانند رجال تربيت شوند هيچ شبهه ای نيست که امتيازی نخواهد ماند. زيرا عالم انسانی مانند طيور محتاج بدو جناح است يک اناث و يکی ذکور مرغ با يک بال پرواز نتواند نقص يک بال سبب وبال بال ديگر است. عالم بشر عبارت از دو دست است چون دستی ناقص ماند دست کامل هم از وظيفهء خويش باز ماند. خدا جميع بشر را خلق کرده جميع را عقل و دانش عنايت فرموده و جميع را دو چشم و دو گوش داده دودست و دوپا عطا کرده در ميان امتيازی نگذارده است. لهذا چرا بايد نساء از رجال پست تر باشند؟ عدالت الهی قبول نميکند عدل الهی کلّ را مساوی خلق فرموده در نزد خدا ذکور و اناثی نيست هر کس قلبش پاک تر عملش بهتر در نزد خدا مقبول تر خواه زن باشد خواه مرد
(حضرت عبدالبهاء، پیام ملکوت ص 232)
تا مساوات تامّه بين ذکور و اناث در حقوق حاصل نشود عالم انسانی ترقّيات خارق العاده ننمايد. زنان يک رکن مهمّ از دو رکن عظيمند و اوّل مربّی و معلّم انسانی. زيرا معلّم اطفال خردسال مادرانند آنان تأسيس اخلاق کنند و اطفال را تربيت نمايند بعد در مدارس کبری تحصيل ميکنند. حالا اگر مربّی و معلّم ناقص باشد چگونه مربّی کامل گردد؟ پس ترقّی نساء سبب ترقّی مردان است. لهذا بايد نساء را تربيت کامل نمود تا بدرجه رجال رسند زنان هم همان تعليمات و امتيازات را بدست آرند تا همچنانکه در حيات مشترک با رجالند در کمالات عالم انسانی نيز مشترک شوند و البتّه اشتراک در کمال از نتائج تساوی در حقوق است. عالم انسانی را دو بال است يک بال ذکور و يک بال اناث بايد هر دو بال قوی باشد تا عالم انسانی پرواز کند. امّا تا يک بال قوی و يک بال ضعيف مرغ پرواز نکند حرکتش بطیء است. خداوند هر دو را بشر خلق کرده و در جميع قوی مشترک فرموده هيچ امتيازی نداده. چيزی که خداوند نداده، چگونه ما بدهيم؟ ما بايد تابع سياست الهی باشيم. از اين گذشته در عالم حيوان نيز ذکور و اناث است امّا هيچ امتيازی نيست در عالم نبات ذکور و اناث است و هيچ امتيازی نه با وجود آنکه از عقول محرومند قوّهء مميّزه ندارند. ما که بفيض عقل موفّقيم و قوّه مميّزه داريم، چگونه چنين چيزی را روا بداريم که مخالف عقل است؟ (حضرت عبدالبهاء، پیام ملکوت ص 235)
رجال و نساء احبّاءالله بايد در مقامات وحدت و يگانگی و عفّت و فرزانگی ترقّيات روز افزون داشته باشند بدرجه ای که امم سائره بآنها تأسّی نمايند و شيفتهء اعتدال احوال و اخلاق ايشان شوند ..... تساوی در تحصيل علوم و فنون و صنايع و بدايع و کمالات و فضائل عالم انسانی است نه حرّيّت مضرّهء عالم حيوانی (حضرت عبدالبهاء، پیام ملکوت ص 239)