تذكرة الوفا - جناب آقا شيخ علی اکبر مازگانی

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

جناب آقا شيخ علیّ اکبر مازگانی – تذكرة الوفاء - اثر حضرت عبدالبهاء

جناب آقا

شيخ علیّ اکبر مازگانی

﴿ هو اللّه ﴾

و از جمله مهاجرين و مجاورين جناب آقا شيخ علی اکبر مازگانی بود * اين سرور آزادگان و سر حلقهء آوارگان طفل رضيع بود که درمازگان از پستان عنايت شير خوار گشت سليل حضرت فاضل جليل شيخ مازگانی بود * پدر پاک گهرش در قمصر کاشان شخص شهير بود و در زهد و تقوی بی‌مثيل و نظير جامع اخلاق حميده بود و دارای اطوار پسنديده در خوش خوئی مسلّم عموم بود و در حلاوت مشرب در نزد کلّ مشهور و معلوم * در محبّت اللّه چون خلع عذار کرد و کشف اسرار نمود بيوفايان از آشنا و بيگانه روی گردان گشتند و بر قتل آن بزرگوار قيام نمودند * مدّتی ترويج دين مبين نمود و تهييج قلوب سائرين ميکرد و اکرام بر واردين مينمود * تا آنکه در کاشان صيت و صوت ايمان و ايقان او بکهکشان رسيد عوانان دست تطاول گشودند و مروّت و رحم ننمودند و آن شيخ جميل را شهيد در سبيل ربّ جليل کردند *

پسر مهر پرور جناب شيخ علی اکبر زيست در آن کشور نتوانست اگر بدست ستمکاران می افتاد بعد از پدر او نيز مانند پدر مهربان عرضه شمشير ميگشت * و هر چند مومی اليه در عراق مدّتی بشرف لقا فائز بود بعد بايران رفت دو باره شوق مشاهده شعله ور شد و با حرم خويش سرگشته کوه و بيابان گشت پياده و سواره قطع مراحل نمود و از سواحل مرور کرده با ضجيع خويش ببقعه مبارکه واصل گشت و در پناه حقّ امن و امان يافت و در ظلّ سدره منتهی روح و ريحان جست و بعد از صعود طلعت مقصود روحی لاحبّائه الفداء ثابت عهد و پيمان بود و نابت از فيض رحمت يزدان * بصرف فطرت از شدّت محبّت شوق شاعری داشت و آرزوی قصائد و غزلخوانی ولی عاری از سجع و قوافی: "قافيه انديشم و دلدار من" "گويدم منديش جز ديدار من" باری، شيخ مذکور در نهايت فرح و سرور شوق صعود بجهان ربّ غفور داشت لهذا بنار اشتياق ميگداخت عاقبت از اين جهان رفت و در جهان بالا خيمه بر افراخت * امطر اللّه علی جدثه الوابل الهطّال من ملکوت الغفران و متّعه بالفوز العظيم فی فردوس الجنان و افاض عليه سجال الرّحمة فی جنّة الرّضوان *

منابع
محتویات
OV