در جواب سئوال از غدیر خم در لوح آقا محمد علی کاشانی نازل قوله الاحلی:
" از غدیر خم سئوال شده بود حکایت غدیر خم اینست که در حجة الوداع حضرت رسول در غدیر خم که منزلی از منازل ما بین مدینه و مکّه است کمر بند حضرت امیر را گرفتند و بلند فرمودند و گفتند [أیّها النّاس من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه اللّهم والِ من والاه و عادِ من عاداه و انصر من نصره و أخذل من خذله] بعد حضرات حاضرین جمیع اذعان و تمجید نمودند حتّی عمر [بخ بخ لک یا علیّ لقد أصبحت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة] گفت ولی بعد فراموش نمودند " (عبدالبهاء عبّاس)