سلیل آنجنابرا نظر عنایت شامل بود و خیر کلی در حقشان مقدر ولی حائل عظیم پیدا شد و حاجز شدید نمودار.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۶۹

سلیل آنجنابرا نظر عنایت شامل بود و خیر کلی در حقشان مقدر ولی حائل عظیم پیدا شد و حاجز شدید نمودار. و الله یتولی السرائر. آنجناب الحمد لله در یوم ظهور بشرف لقا فائز و بشرف اصغاء خطاب نائل. عاقبت قدر این در گرانبهاء میثاق الهی را خواهید دانست چه که این گوهر یگانه در آغوش صدف ملکوت ابهی پرورش یافته و در سلک قلم اعلی در آمده و از اول ابداع نظیر و مثیل نداشته. ولی اطفالی چند گرد هم آمده و بسودائی افتاده که یوسف میثاقرا در چاه نسیان اندازند و خود شهره شهر و بازار گردند و این در ثمین را بدراهم معدوده فروشند و در ترویج خزف بکوشند. و غافل از اینکه عزیز مصر الهی برغم هر حسود عنود ”ز قعر چاه برآید“ بعنایت جمال ابهی ” باوج ماه رسد“.

عنقریب ملاحظه خواهید فرمود که بتأیید ملکوت ابهی علم میثاق در قطب آفاق بموج آید و شمع پیمان در زجاج امکان چنان ساطع شود که ظلمات نقض بکلی زائل گردد و فریاد ”تالله لقد آثره الله علی الوری“ استماع شود قدری در وقائع ماضیه تأمل و تدبر شود حقیقت حال واضح و مبرهن گردد

بگو ای شیخ این میثاق نیر آفاقست و این پیمان حضرت یزدان نه ملعبه صبیان بگو ”فسوف ترون أنفسکم فی خسران مبین“ و زیان حاصل و واضح و عنقریب خسران بنیان بکلی بر اندازد بگو ضرر اول انشاء الله سبب انتباه گردد و سبب این ضرر چه و علت زیان که باری آنجناب ببصر حدید جدید ملاحظه نمائید تا بحقیقت مقاصد اهل تدبیر و تدمیر پی برید ”و یقولون بألسنتهم ما لیس فی قلوبهم“ را ملاحظه فرمائید در فرقان در حق چه گروهیست و ”اذا رأوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزؤن“ را برای ایشان تفسیر بفرمائید ”و الله یستهزئ بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون“ را توضیح کنید به یحیائی سابق و یموتی لاحق بگوئید سامری و عجل را بنی اسرائیل بجهت خویش مثل ناقضین تراشیدند نه حضرت یوشع ابن نون منصوص الهی تو خطا کردی و سهو فرمودی که مرکز منصوصرا باین درجه توهین نمودی و تحقیر کردی.

اگر جمال قدم تو را خطاب فرماید که مرکز میثاق مرا و فرع منشعب از اصل قدیم مرا و منصوص کتاب مبین مرا و مبین کتابرا چگونه عجل خواندی ای یحیی حیائی چه جواب خواهی داد. اعانت ننمودی اهانت چرا مرهم نبودی زخم چرا. آیا کتاب اقدس سی سال پیش نازل نشد. آیا کل را دعوت باطاعت فرع منشعب ننمودم و جمیع را دلالت بر انقیاد نکردم و مبین کتاب مبین نگفتم و اکثر از احبابرا بیدار ننمودم و او را نزد کل مستثنا از ما دون نکردم. و باثر قلم أعلی عهد و میثاق او را نگرفتم و جمیع اغصان و افنان و منتسبین را بتوجه و ناظر بودن باو بصریح عبارت امر نکردم

دیگر چکنم چگونه امر را محکم نمایم. ای یحیی حیائی چگونه این نور مبین را انکار نمودی و این منصوص عظیم را چنین بهتان شدید روا داشتی چه اذیتی از او دیدی که چنین ذلتی برای او خواستی و چه مشقتی از او یافتی که چنین بغضاء عظیم آشکار کردی آیا چه جواب خواهی گفت باری تا زود است پشیمانی پیش گیر و توبه و انابه کن و سر برهنه در کوه و صحرا فریاد لا مساس برآور و چون جیحون اشک و خون از چشم روان کن و با حنین و ندم همدم گرد شاید نسیم غفران بوزد و کثافت عصیان زائل گردد و بحر رحمت بجوش آید و سحاب عفو ببارد و این اوساخ نقض زائل گردد و الا منتظر نقمت الهیه باش و مترصد روسیاهی دارین لعمر الله ان الذلة ستهرب منک لکثرتها و ان الخسران یلتجئ الی الرحمن منک و تری نفسک فی اسفل درکات الجحیم و الذلة و الحسرة و الخذلان للذین نقضوا میثاق الله العلی العظیم (ع ع)


منابع