۱۲۴

هو الله

ای امین ربّانی، در عالم ایجاد جمیع کائنات در نهایت ارتباط. و از این ارتباط تعاون و تعاضد حاصل. و تعاون و تعاضد سبب بقاء حیات. اگر تعاون و تعاضد دقیقه‌ ئی از حقائق اشیاء بر داشته گردد جمیع کائنات انحلال یابد و هباء منبثا گردد. مثلا از نفس حیوانات عنصر مائی که الیوم تعبیر بهیدروجن و کاربون مینمایند منتشر. و این سبب حیات نباتات و از نباتات، و اشجار عنصر ناری منتشر که تعبیر به اوکسیجن مینمایند. و این سبب حیات و بقاء حیوان، و قس علی ذلک. تعاون و تعاضد در بین جمیع کائنات حاصل و همچنین اعظم تعاون بین نوع انسان است که بدون آن رفاهيّت و معیشت و زندگانی بکلّی مستحیل. زیرا هر نفسی بنفسه بدون معاونت سائر نوع ابدا زندگانی نتواند، بلکه حیران و سرگردان گردد. و بالاخصّ بین احبّای الهی که آنانرا روابط معنويّه و صوريّه هر دو حاصل این ارتباط حقیقی است که تعاون و تعاضد و تناصر از لوازم ذاتیه آن است بدون آن مستحیل و محال. زيرا احبّای الهی ریاحین یک حدیقه‌اند و امواج یک بحرند و نجوم یک آسمان و پرتو یک آفتاب از هر جهت وحدت ذاتيّه وحدت نورانيّه وحدت ايمانيّه وحدت صوريّه محقّق و ثابت.

حال یاران غربرا نهایت آمال و آرزو بنای مشرق الاذکار است. و چون در آن خطّه و دیار بناء گران و قیمت‌دار مبلغ موفور باید تا تأسیس بنیان خانه و قصور گردد تا چه رسد به بنیان مشرق الاذکار که باید در نهایت علوّ و سموّ و انتظام باشد. پس یاران الهی باید از هر کنار باعانت برخیزند و بجان و دل در این مورد انفاق نمایند تا در جهان شایع و عیان گردد که بهائیان شرق و غرب حکم یک خاندان دارند و روابط یک دودمان. ترک و تاجیک و فرس و امریک و هند و افریک حکم یک جند و یک جیش دارند و بدون طیش بمعاونت و معاضدت یکدیگر بر خیزند. و این عمل مبرور در درگاه ربّ غفور مقبول و محبوب. در تأسیس مشرق الاذکار در عشق آباد فی الحقیقه یاران بنیاد وحدت انسانی گذاشتند تا آن بنیان بلند گردید.

و همچنین حال الحمد لله از جمیع اقالیم عالم بقدر امکان اعانت پیاپی بمشرق الاذکار امریک ارسال میگردد شما بجمیع یاران الهی ممنونيّت عبدالبهاء را در اینخصوص ابلاغ دارید. فی الحقیقه این همّت یاران شایان شکرانيّت است. زیرا از طهران و خراسان و شیراز و جهرم و اطراف اصفهان حتّی دهات و قرای خراسان و شیراز و یزد اعانت ارسال گردید. این انفاق درسبيل نيّر آفاق سبب سرور قلوب روحانیان است. و از یوم آدم تا بحال چنین امری واقع نشده که از اقصی بلاد آسیا اعانت بجهة اقصی بلاد آمریکا ارسال گردد از رنگون اعانه بشیکاغو و از جهرم شیراز و خیر القرای ترشیز اعانه بمشرق الاذکار در قطب امریک میشود این نیست مگر بعون و عنایت جمال مبارک، و تأیید و توفیق آن شمس حقیقت و نصرت و معاونت آن نيّر اشراق که آفاق را ارتباط عطا فرموده.

العزّة لربّ الجنود و العظمة لذلک الحنون الودود و القدرة و القوّة للحيّ القيّوم الّذی جعل الآفاق تتّحد و تجتمع کالنجوم فی افق السجود. الهی الهی لک الفضل لک الجود لک الحمد و لک الشکر علی ما أنعمت علی هؤلاء الفقراء. و آویت هؤلاء الضعفاء فی کهف حفظک و حمایتک، و وفّقتهم علی خدمة أمرک و أيّدتهم علی عبوديّة عتبتک العالیة. ربّ قد فدوا أموالهم و أنفسهم فی سبیلک و أنفقوا فی محبّتک و لم یفتروا سعیا و لم یألوا جهدا فی نشر آثارک و اعلاء کلمتک و اشاعة ذکرک بین عبادک، و اظهار مآثرک بین خلقک. انّک أنت القويّ المقتدر العلی العظیم، و انّک انت الرحمن الرحیم (ع ع)