هو اللّه - ای يار ديرين افق ايران بسيار تاريك بود و…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

۹

هو اللّه

ای يار ديرين افق ايران بسيار تاريك بود و جولانگاه ترك و تاجيك و فارسيانرا بنياد بر باد و بنيان ويران تا آنكه شب تاريك بپايان رسيد و صبح اميد بدميد و آفتاب حقيقت بدرخشيد عن قريب گلخن گلشن گردد و تاريك روشن شود و آن اقليم قديم مركز فيض خليل شود و آوازه بزرگواريش گوشزد خاور و باختر گردد و مركز سنوحات رحمانيّه شود و مصدر فيوضات ربّانيّه گردد عزّت قديمه باز گردد و درهای بسته باز شود زيرا نيّر يزدانی در اوجش بتافت و نور حقيقت در قطبش علم بر افراخت آهنگ جهان بالا بلند شد و پرتو ملأ اعلی بدرخشيد ملكوت الهی خيمه زد و آئين يزدانی منتشر شد عن قريب خواهی ديد كه آن كشور بنفحات قدس معطّر است و آن اقليم بنور قديم منوّر لهذا بايد فارسيان قدر اين بخشش بدانند و آفرين بر خداوند آفرينش نمايند كه چنين بخشايشی نمود و آسايشی بخشيد و آرايشی داد موطن قديم را اشرف اقليم نمود و مسكن ديرين را مطلع نور مبين فرمود اين موهبت سزاوار ستايش است و جهان آفرين را سزاوار نيايش اين كوكب روشن اگر از مطلع انجمن اروپ طالع شده بود حال ملاحظه ميفرمودی كه چه شور و ولهی بود و چه ولوله و طربی با وجود آنكه از شرق طالع شد ولی اهل غرب منجذبند و اقصی بلاد عالم از اين آهنگ منبسط و منشرح دوران نزديك شدند پس نزديكان چرا محروم مانند بيگانه آشنا شد آشنا چرا ساكت و صامت است تا توانی فارسيان هندوستان را مژده ده بيدار كن و هوشيار نما تا از اين ساغر يزدانی سر‌مست و سودائی گردند و مفتون و شيدائی شوند آنان بايد سبقت گيرند زيرا اين سرو بهشتی در باغ فارسيان نابت شد و روان گرديد و اين نور حقيقت از افق ايران طالع شد جانت خوش باشد ع ع


منابع
محتویات