هو اللّه - ای بندگان آستان مقدّس الهی شمس حقيقت از…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۱۸

هو اللّه

ای بندگان آستان مقدّس الهی شمس حقيقت از افق عالم اشراق فرمود و در قطب آفاق در نقطه احتراق بدرخشيد تا جهانرا روشن نمايد و جهان ملكوت تشكيل فرمايد و بنيان كمالات انسانی تأسيس نمايد رذائل را بنياد بر اندازد و فضائل را بنيان بر افرازد لهذا نصائح و وصايائی فرمود و شريعت سمحه بيضائی تأسيس كرد كه كافل نورانيّت عالم انسانيست و ضابط عفّت و عصمت و استقامت احبّای رحمانی پس ياران بايد كه اين خيمه بر افرازند و دوستان شايد كه اين نار موقده بر افروزند حضرت مسيح روحی له الفداء در انجيل خطاب بحواريين ميفرمايد كه شما ملح ارضيد اگر فاسد گردد جهان بچه چيز نمكين شود

باری مقصود اين است ما كه بنده آن آستانيم بايد بوصايا و نصائح جمال مبارك قيام نمائيم و نافه مشكبار بر جهان و جهانيان نثار كنيم راه تقديس پوئيم و راز تنزيه گوئيم و سبيل طهارت كبری پوئيم بگفتار و كردار و رفتار آيت موهبت پروردگار شويم و سبب تنبّه و تذكر هر هوشيار كلمات مكنونرا از بر نمائيم و وصايای حضرت بيچون را عمل نمائيم و رفتار و كرداری نمائيم كه سزاوار نسبت بآستان مقدّس است و شايان عبوديّت درگاه احديّت من چون نظر بخويش كنم شرمسار گردم و از خجلت عرق بجبين آرم زيرا بآنچه شايسته و سزاوار است قيام ننموده‌ام و تا بحال موفّق نگشته‌ام بلكه ان شاء اللّه شما مؤيّد و موفّق گرديد و بتقديس و تنزيه و هدايت و تقوی با خلق بياميزيد تا هر قرين نفحه بهشت برين استشمام نمايد و هر نديم آثار خلق عظيم مشاهده كند و جميع ملل شهادت دهند كه بهائيان مصابيح آفاقند و آيات طلوع و اشراق بهائيرا بصفت شناسند نه باسم و بخُلق پی برند نه بجسم يعنی چون شخصی يابند در گفتار آيت توحيد و در رفتار جوهر تجريد و در كردار حقيقت تقديس فرياد بر ‌آرند كه اين بهائيست

اگر چنين شويم نور مبين در جبين بتابد ”و الّا يا اسفا علينا علی ما فرّطنا فی جنب اللّه“ الهی الهی ترانی اتضرّع مكبّا بوجهی علی التراب متذلّلاً الی ملكوتك يا ربّ الارباب ان تجعل الاحبّاء مصابيح الدجی و مفاتيح ابواب السماء المغلقة علی وجوه الوری ربّ اجعل صبحك المنير يلوح علی هياكل التوحيد حتّی يُبعثوا من قبور الهوی و ينشروا رايات التقوی و يرتّلوا آيات المحو و الفناء فی مشهد الفداء و تختصّ برحمتك من تشاء و انّك لعلی كلّ شی قدير

ای ياران الهی شركت خيريّه از تاسيسات ربّ البريّه است زيرا مربّی ايتام و كافل راحت فقراء و عجزاء و مساكين انام است و سبب تعليم اطفال و تبليغ امر حضرت رحمن بايد اين شركت خيريّه را نهايت اهمّيّت بدهيد تا نفوسی از مبلّغين تعيين گردند و در اطراف بتبليغ پردازند ترتيل آيات نمايند و نشر نفحات كنند و تلاوت كلمات فرمايند هر نفس كه معاونت بشركت خيريّه نمايد در جميع مراتب تأييد و توفيق الهی شامل گردد و هر نواقص كامل شود سبب عزّت ابديّه آن نفوس گردد

يا احبّاء اللّه عليكم بهذا الامر المبرور و الحظّ الموفور و السعی المشكور و سوف ترون انّ كلّ جمعيّة خيريّة اصبحت مؤيّدة بجنود من الملأ الاعلی و غدت منصورة بجيوش من الملكوت الابهی و عليكم البهاء الابهی ع ع


منابع