هو اللّه - ای ناشر نفحات اللّه نامه بليغ سبب سرور گرديد…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۲۵

هو اللّه

ای ناشر نفحات اللّه نامه بليغ سبب سرور گرديد مضمون دلالت بر آن مينمود كه شخص محترم را منتظر وروديد بسيار موافق و هميشه در فكر هدايت نفوس مهمّه باشيد زيرا چون يكنفر از آنان زنده گردد سبب هدايت هزار نفس شود و بسهولت روح حقيقت در عروق و شريان جمّ غفيری سرايت نمايد

از لطافت و صفای قلوب احبّای بمبی مرقوم نموده بوديد فی الحقيقه سينه آينه ملأ اعلی است و دلها منجذب ملكوت ابهی من نيز نهايت رضا از احبّای آنولا دارم

سؤال از مقصود آفرينش نموده بودی بدانكه خلقت بر دو قسم است خلق جسمانی و خلق روحانی زيرا در عالم ايجاد جميع كائنات مستفيض از فيض وجود است و اين وجود ما يتحقّق به الاشياست نه دخولی و نه خروجی و نه حلولی و نه نزولی مقدّس از قياس و تكيّف است و منزّه از تمثّل و تصوّر آنچه هست اينست كه تحقّق اشيا بآن است جز اين تعبير هر بيان زيان است و هر عبارت موجب خسران امّا حضرات عرفا را تصوّر چنان كه اين وجود بمنزله بحر است و جميع كائنات بمنزله امواج اين تشبيه و تعبير ابتر است زيرا چون بحقيقت نگری لازم آيد كه قديم تنزّل بعالم حدوث نمايد و غنيّ مطلق تمثّل بهيكل فقر نمايد و وجود بحت حقيقت عدم بيارايد و نورانيّت الهيّه بصورت ظلمات كونيّه در آيد خلاصه در نزد آنان وجود محصور در حقّ است و خلق و لا ثالث لهما باطنه حقّ و ظاهره خلق حقيقت بحراست و صورت موج

و امّا در نزد انبيا نيست چنان بلكه بدليل و براهين عالم ثالث اثبات نمودند عالم حقّ عالم امر عالم خلق امّا حقّ منقطع وجدانيست كه بهيچ تعبير نيايد چه كه منزّه و مقدّس از جميع اوصاف و نعوت است نه نامی و نه نشانی ”السبيل مسدود و الطلب مردود“ دليله آياته و وجوده اثباته و عالم امر مقام مشيّت اوّليّه كه آن حقيقت كلّيّه است كه منحلّ بصور نامتناهی است آن بحر مشيّت است كه عالم امر است پس كائنات من حيث الوجود بحقّ محقّق گشته‌اند ای بايجاده ”اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون“ و امّا خلقت روحانی كه مقام خلق جديد است آن هدايت كبری است و حيات ابديّه و تعيّنات كلّيّه و اقتباس كمالات جامعه رحمانيّه و ترقّی در جميع مراتب موهبت انسانيّه

اين خلقت و وجود بظهور مظاهر الهيّه در عالم كونيّه تحقّق يابد ” افعيينا بالخلق الاوّل بل هم فی لبس من خلق جديد“ ”افمن كان ميتاً فاحييناه و جعلنا له نوراً يمشی به فی الناس كمن كان فی الظلمات“ و همچنين در انجيل جليل ميفرمايد المولود من الجسد فهو جسد و المولود من الروح هو الروح از اين بيان حقيقت مسائل خويش را ادراك فرما

و بدان قيام اشياء قيام صدوريست نه قيام ظهور نه قيام حلولی و نه قيام حصولی پس مقصود از عالم تكوين تحقّق اشياء بفيض وجود است و اسماء و صفات الهيّه مستدعی آن و مقصود از ايجاد روحانی و فيض نامتناهی الهی و خلق جديد و ولايت ثانويّه ترقّی در مراتب كمالات رحمانی و تربيت حقائق انسانی و اشراق انوار الهی است و عليك البهاء الابهی ع ع


منابع