هو اللّه - ای بنده حقّ آنچه مرقوم نمودی معلوم گرديد…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۲۷

هو اللّه

ای بنده حقّ آنچه مرقوم نمودی معلوم گرديد دليل جليل بر تذكر و تنبّه در امر حضرت رحمن و رحيم بود از خدا خواهم كه آناً فآنّاً در مراتب عشق و محبّت الهيّه و انجذابات وجدانيّه و سنوحات رحمانيّه ترقّی نمائی و يار و اغيار را غمخوار و مهربان باشی در انجيل مذكور كه شخصی حضرت مسيح را ”ای استاد نيكوكار“ خطاب نمود حضرت فرمودند چرا مرا نيكوكار خطاب نمودی نيكوكار يكی است و آن خداوند است لهذا عبدالبهاء تا تواند ديده خطا پوش خواهد و ستر نمايد زيرا پيش از كلّ خود را گنه‌كار بيند و عاجز و قاصر در عبوديّت پروردگار لهذا چون بقصور خويش مشغول بخطيئات ديگران نپردازد و همواره طلب عفو و غفران نمايد و استدعای فضل و احسان اگر چنانچه از نفسی قصوری حاصل و من بمهربانی با او رفتار نمايم اين نه از غفلت است بلكه چون بقصور خود معترفم و بحال خود ملتفت تعرّض بديگری ننمايم

در انجيل مذكور است كه ضعيفه زانيه بحضور حضرت مسيح حاضر شد و اقرار كرد حاضرين گفتند چرا حكم برجم نميفرمائی فرمودند هر كس مستحقّ حدّ شرعی نيست يعنی گناهی ننموده است بر خيزد و اين زانيه را رجم نمايد جميع چون نظر بخويش نمودند گنه‌كار يافتند لهذا هر يك بطرفی فرار نمودند حال اين مقام است كه بايد همواره منظور نظر باشد و الّا كار مشكل است در قرآن ميفرمايد ”و لو كنت فظّاً غليظ القلب لانفضّوا من حولك“

ولی نفوس بايد كه منصف باشند با وجود اعتساف اگر مظهر الطاف گردند سبب تنبّه و تذكر گردد و امّا قصور من در حقّ اشخاص ديگر كه مهر‌پرورند و ثابت و مستقيم من همواره بعجز و تقصير مقرّ و معترفم و البتّه ياران الهی نيز معاف ميدارند و از ايشان هر وقت نامه رسيد بقدر امكان جوابی ارسال شد و علی الخصوص نامه نگاری دخلی بآن محبّت صافيه روحانيّه رحمانيّه ندارد چه بسيار نفوسی هستند كه در ايّام مبارك مورد الطاف شدند و الواح مفصّل شتّی داشتند لكن در اين يوم چنان لغزيدند كه وصايای الهيّه را نشنيدند و از آنچه در الواح خود نازل چشم پوشيدند و نفوسی اليوم قائم بر خدمت امرند و ثابت و نابت و حال آنكه در ايّام مبارك بخطابی مخاطب نگشتند ”ذلك فضل اللّه يؤتيه من يشاء و اللّه ذو الفضل العظيم“ اصل امر و حقيقت قربيّت ثبوت بر دين اللّه است و خدمت امر اللّه و عبوديّت درگاه احديّت اين لازم و عليك التحيّة و الثناء ع ع


منابع