هو اللّه - ای ياران جانی عبد البهاء شرق معطّر نما غرب…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۷۸

هو اللّه

ای ياران جانی عبد البهاء شرق معطّر نما غرب منوّر نما نور ببلغار ده روح بسقلاب بخش اين بيت يكسال بعد از صعود از فم ميثاق صادر و ناقضان استغراب مينمودند و استهزا ميكردند ولی الحمدللّه آثارش باهر و قوّتش ظاهر و برهانش واضح گشت المنة للّه شرق و غرب در اهتزاز است و از نفحات قدس جميع اقطار مشكبار جمال مبارك بنصّ صريح در كتاب وعده فرمودند ”و نراكم من افقی الابهی و ننصر من قام علی نصرة امری بجنود من الملأ الاعلی و قبيل من الملائكة المقرّبين“ نويد نمودند الحمد للّه اين نصرت و تأييد مشهود و پديد و در قطب عالم مانند آفتاب بدرخشيد

پس ای ياران الهی جهدی بليغ نمائيد و سعی شديد كنيد تا موفّق بعبوديّت جمال قديم و نور مبين گرديد و سبب انتشار انوار شمس حقيقت شويد جسم قديد قديم امكانرا روحی جديد بدميد و مزرعه آفاق را تخم پاكی بيفشانيد بر نصرت امر قيام نمائيد و لسان تبليغ بگشائيد انجمن عالم را شمع هدی گرديد و افق امكانرا نجوم نورا شويد حدائق توحيد را طيور رحمانی شويد و گلبانگ حقائق و معانی زنيد انفاس حيات را صرف امری عظيم كنيد و مدّت زندگانيرا حصر در خدمت نور مبين نمائيد تا عاقبت گنج روان ملكوتی بدست آريد و از زيان و خسران برهيد زيرا حيات بشر جميع در خطر اطمينان بقا در دقيقه نه با وجود اين اقوام مانند سراب اوهام در موجند و گمان اوج دارند هيهات هيهات قرون اولی نيز چنين گمان مينمودند تا آنكه بموجی از امواج بتراب پنهان شدند و بخسران و زيان افتادند مگر نفوسی كه فانی محض شدند و در سبيل الهی بجانفشانی برخاستند كوكب نورانی آنان از افق عزّت قديمه درخشيد و آثار قرون و اعصار برهان اين گفتار پس شب و روز آرام نگيريد و راحت نجوئيد راز عبوديّت گوئيد و راه خدمت پوئيد تا بتأييد موعود از ملكوت احديّت موفّق گرديد

ای ياران افق عالم را سحاب تيره احاطه نموده و ظلمات عداوت و بغضا و جور و جفا و ذلّت كبری انتشار يافته جميع خلق در غفلت عظمی و خونخواری و درندگی اعظم مناقب برايا حضرت كبريا از بين جمهور بشر يارانرا انتخاب فرموده و بهدايت كبری و موهبت عظمی تخصيص داده تا آنكه ما كلّ بجان و دل بكوشيم جانفشانی نمائيم و بهدايت خلق پردازيم و نفوس را تربيت كنيم تا درندگان غزالان برّ وحدت شوند و گرگان اغنام الهی گردند و خونخواران ملائكه آسمانی شوند نار عدوان خاموش گردد و شعله وادی ايمن بقعه مباركه روشنائی بخشد رائحه گلخن جفا متلاشی شود و نفحات گلشن وفا انتشار كلّی يابد عقول ضعيفه استفاضه از عقل كلّی الهی نمايد و نفوس خبيثه انفاس طيّبه طاهره جويد اين موهبت را مظاهری و اين مزرعه را دهقانی و اين باغ را باغبانی و اين دريا را ماهيانی و اين سما را كواكبی نورانی و اين عليلان را طبيبانی روحانی و اين گمگشتگانرا رهبرانی مهربان لازم تا بی‌نصيبانرا نصيب دهند و محرومانرا بهره بخشند و مستمندانرا گنج روان گردند و طالبانرا قوّت برهان بنمايند.

اللّهمّ انّی اتضرّع يا مغيثی و اتذلّل يا مجيری و اتوجّع يا طبيبی و اناجيك بلسانی و روحی و جنانی و اقول الهی الهی قد احاطت الليلة الدلماء كلّ الارجاء و غطت سحاب الاحتجاب كلّ الآفاق و استغرقوا الانام فی ظلام الاوهام و خاض الظلام فی غمار الجور و العدوان ما اری الّا وميض النار الحامية المتسعرّة من الهاوية و ما اسمع الّا صوت الرعود المدمدم من آلالات الملتهبة الطاغية الناريّة و كلّ اقليم ينادی بلسان الخافية ”ما اغنی عنّی ماليه هلك عنّی سلطانيه“ قد خبت يا الهی مصابيح الهدی و تسعّرت نار الجوی و شاعت العداوة و البغضاء و ذاعت الضغينة و الشحناء علی وجه الغبراء فما أری الّا حزبك المظلوم ينادی باعلی النداء حيّ علی الولاء حيّ علی الوفاء حيّ علی العطاء حيّ علی الهدی حيّ علی الوفاق حيّ علی مشاهدة نور الآفاق حيّ علی الحبّ و الفلاح حيّ علی الصلح و الصلاح حيّ علی نزع السلاح حيّ علی الاتّحاد و النجاح حيّ علی التعاضد والتعاون فی سبيل الرشاد فهؤلآء المظلومون يفدون كلّ الخلق بالنفوس و الارواح فی كلّ قطر بكلّ سرور و انشراح تراهم يا الهی يبكون لبكاء خلقك و يحزنون لحزن بريّتك و يترافون بكلّ الوری و يتوجّعون لمصائب اهل الثری ربّ انبت اباهر الفلاح فی جناحهم حتّی يطيروا الی اوج نجاحهم و اشدد ازورهم فی خدمة خلقك و قوّ ظهورهم فی عبوديّة عتبة قدسك انّك انت الكريم انّك انت الرحيم لا اله الّا انت الرحمن الرؤف القديم ع ع


منابع