هُو اللّه
أيّها المختارون فی ملکوت الأبهی. شکر کنيد ربّ الجنود را که از آسمان غيب را کباً علی السحاب نزول بعالم ملک فرمود و از پرتو شمس حقيقت شرق و غرب روشن گشت. و ندای ملکوت بلند شد و مناديان ملکوت بآهنگ ملأ اعلی بشارت ظهور دادند و عالم وجود باهتزاز آمد و جميع خلق چنانکه حضرت مسيح ميفرمايد در خواب بودند. يعنی يوم ظهور و نزول ربّ الجنود در خواب غفلت غرق بودند چنانکه در انجيل ميفرمايد که مجئ من مانند آنست که دزد در خانه است و صاحب خانه خبر ندارد.
شما را از ميان خلق انتخاب فرمود و ديده ها بنور هدی باز شد. و گوشها بآهنگ ملأ اعلی همراز گشت. دلها زنده شد و جانها حيات جديد يافت و از موهبت کبری بهره و نصيب گرفت. شکر کنيد خدا را که دست موهبت کبری چنان تاج مرصّعی بر فرق شما نهاد که جواهر زواهرش الی الابد بر قرون و اعصار ميتابد. بشکرانه اين هدايت کبری همّت را بلند کنيد و مقصد را ارجمند. بقوّت ايمان بموجب تعاليم الهی رفتار نمائيد و اعمال را تطبيق باحکام الهی فرمائيد. کلمات مکنونه تلاوت نمائيد. و بمضمون دقّت کنيد و بموجب آن عمل نمائيد الواح طرازات و کلمات و تجلّيات و اشراقات و بشارات را بامعان نظر بخوانيد و بموجب آن تعاليم الهيّه قيام نمائيد تا آنکه هر يک شمعی روشن گرديد و شاهد انجمن شويد و مانند گل گلشن رائحه طيّبه منتشر نمائيد. چون بحر پرجوش و خروش شويد و چون ابر فيض آسمانی مبذول داريد بآهنگ ملکوت ابهی دمسار گرديد و آتش جنگ بنشانيد و علم صلح بلند نمائيد. وحدت عالم انسانی ترويج دهيد و دين را وسيله محبّت و موّدت بجميع بشر شمريد. و جميع خلق را اغنام الهی دانيد. و خدا را شبان مهربان بشناسيد که جميع اغنام را می پرورد و در چمن و مرغزار رحمت خويش ميچراند و از چشمه عنايت مينوشاند. اينست سياست الهی، اينست موهبت رحمانی، اينست وحدت عالم انسانی که از جمله تعاليم الهيست.
باری ابواب موهبت مفتوحست و آيات الهی مشروح نور حقيقت تابانست و الطاف بی پايان. وقت را غنيمت شمريد بجان بکوشيد و بخروشيد تا اين جهان ظلمانی نورانی گردد. و اين عالم تنگ و تاريک گشايش يابد و اين گلخن فانی آئينه گلشن باقی شود و اين عالم جسمانی بهره و نصيب از فيوضات رحمانی يابد. بنياد عناد برافتد و اساس بيگانگی ويران گردد و بنيان يگانگی مرتفع شود تا شجره مبارکه بر شرق و غرب سايه افکند و در قطب امکان خيمه وحدة انسان افراخته شود و علم محبّت و الفت در جميع آفاق موج زند و موج دريای حقيقت اوج گيرد. جهان سراسر جنّت ابهی شود و گل و ريحان موهبت کبری بروياند. اينست وصايای عبدالبهاء. از الطاف ربّ الجنود اميدوارم که سبب نورانيّت و روحانيّت بشر گرديد و قلوب خلق را ارتباط محبّت بخشيد مردگان قبور نفس و هوی را بقوّه کلمة اللّه زنده کنيد و کوران بی بصيرت را بانوار شمس حقيقت بينا نمائيد و عليلان روحانی را شفای رحمانی بخشيد. از الطاف عنايات حضرت مقصود چنين اميدوارم. و هميشه بذکر و فکر شما مشغولم و بربّ الملکوت مناجات مينمايم و گريه و زاری ميکنم تا جميع اين موهبت را مبذول فرمايد و قلوب را مشروح نمايد و روحها را وجد و طرب دهد و جذب و وله بخشد. و عليکم البهاء الابهی.
ای پروردگار مهربان اين نفوس ندای ملکوت شنيدند و انوار شمس حقيقت ديدند و در فضای جانفزای محبّت پريدند عاشقان روی تواند و منجذبان خوی تو و آرزومند کوی تو و متوجّه بسوی تو و تشنه جوی تو و مشغول بگفتگوی تو توئی دهنده و بخشنده و مهربان عع ٢٠ آب ١٩١٩
بواسطه جناب مستر اوکر عليه بهاء اللّه الابهی
هونولولو احبّای الهی و اماء رحمن عليهم و عليهنّ البهاء الأبهی
هُو اللّه
ای ياران مهربان و اماء رحمن، شما در آن جزائر دور و مهجور و ما در ارض مقدّس در نهايت اشتعال و شور مسافت بعد عظيم است ولی قلوب متلذّذ از قرب جديد. زيرا قوّه کلمة اللّه نفوس را چنان ارتباط داده که بعد مسافت حايل نگردد. همواره در محفل معنوی الهی حاضر و بيکديگر ناظر. و الطاف حضرت رحمان شامل. در حقّ شما بملکوت ابهی عجز و نياز نمايم. و دلها را حيات جديد خواهم و روحها را بشارت آسمانی طلبم. تا هر يک آيت کبری شويد و رايت ملکوت ابهی و سبب محبّت و الفت بين جميع بشر گرديد و خدمت بعالم انسانی کنيد. تا موهبت الهی حاصل گردد و سرور و فرح نامتناهی شامل شود. و اين مشروط بثبوت بر ميثاق است. هر نفسی متمسّک بعهد و ميثاق بجنود ملأ اعلی منصور گردد و در درگاه الهی موفّق بفيوضات نامتناهی شود قوّه ميثاق مانند حرارت آفتابست که جميع کائنات ارضيّه را تربيت نمايد و نشو و نما بخشد. بهمچنين نور ميثاق عالم عقول و نفوس و قلوب و ارواح را تربيت نمايد عع حيفا ٢٥ حزيران ١٩١٩