نامه در خصوص تعاليم حضرت بهاءاللّه چندی پيش در زمان…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

نامه در خصوص تعاليم حضرت بهاءاللّه چندی پيش در زمان حرب مرقوم گرديد
مناسب دانست که ضمّ باين نامه گردد

هُو اللّه

ای اهل عالم طلوع شمس حقيقت محض نورانيّت عالم است و ظهور رحمانيّت در انجمن بنی آدم نتيجه و ثمر مشکور و سنوحات مقدّسه هر فيض موفور. رحمت صرف است و موهبت بحت و نورانيّت جهان و جهانيان. ائتلاف و التيام است و محبّت و ارتباط بلکه رحمانيّت و يگانگی و ازاله بيگانگی و وحدت باجمیع من علی الارض در نهایت آزادگی و فرزانگی. جمال مبارک میفرماید همه بار یکدارید و برگ یکشاخسار.

عالم وجود را بيک شجر و جميع نفوس بمنزلهٔ اوراق و ازهار و اثمار تشبيه فرمودند لهذا بايد جميع شاخه و برگ و شکوفه و ثمر در نهايت طراوت باشند. و حصول اين لطافت و حلاوت منوط بارتباط و الفت است. پس بايد يکديگر را در نهايت قوّت نگهداری نمايند و حيات جاودانی طلبند. پس احبّای الهی بايد در عالم وجود رحمت ربّ ودود گردند و موهبت مليک غيب و شهود. نظر را پاک نمايند و نوع بشر را برگ و شکوفه و ثمر ايجاد مشاهده کنند هميشه باين فکر باشند که خيری بنفسی رسانند و محبّت و رعايتی و مودّت و اعانتی بنفسی نمايند. دشمنی نبينند و بدخواهی نشمرند. جميع من علی الارض را دوست انگارند. و اغيار را يار دانند و بيگانه را آشنا شمرند و بقيدی مقيّد نباشند بلکه از هر بندی آزاد گردند. اليوم مقرّب درگاه کبريا نفسی است که جام وفا بخشد و اعدا را درّ عطا مبذول دارد حتّی ستمگر بيچاره را دستگير شود. و هر خصم لدود را يار ودود. اينست وصايای جمال مبارک اينست نصايح اسم اعظم.

ای ياران عزيز جهان در جنگ و جدالست و نوع انسان در نهايت خصومت و وبال، ظلمت جفا احاطه نموده و نورانيّت وفا پنهان گشته، جميع ملل و اقوام عالم چنگ تيز نموده و با يکديگر جنگ و ستيز مينمايند. بنيان بشر است که زير و زبر است. هزاران خانمانست که بيسر و سامانست. در هر سالی هزاران هزار نفوس در ميدان حرب و جدال آغشته بخاک و خونست. و خيمه سعادت و حيات منکوس و سرنگون. سروران سرداری نمايند و بخونريزی افتخار کنند و بفتنه انگيزی مباهات نمايند. يکی گويد که من شمشير بر رقاب امّتی آختم. و ديگری گويد مملکتی با خاک يکسان ساختم. و يکی گويد من بنياد دولتی برانداختم. اينست مدار فخر و مباهات بين نوع بشر. در جميع جهات دوستی و راستی مذموم و آشتی و حقّ پرستی مقدوح. منادی صلح و صلاح و محبّت و سلام آيين جمال مبارکست که در قطب امکان خيمه زده و اقوام را دعوت مينمايد.

پس ای ياران الهی قدر اين آئين نازنين بدانيد. و بموجب آن حرکت و سلوک فرمائيد و سبيل مستقيم و منهج قويم پيمائيد و بخلق بنمائيد. آهنگ ملکوت بلند کنيد و تعاليم و وصايای ربّ ودود منتشر نمائيد تا جهان جهان ديگر شود. و عالم ظلمانی منوّر گردد. و جسد مرده خلق حيات تازه جويد. هر نفسی بنفس رحمانی حيات ابديّه طلبد. اين زندگانی عالم فانی در اندک زمانی منتهی گردد. و اين عزّت و ثروت و راحت و خوشی خاکدانی عنقريب زائل و فانی شود. خلق را بخدا بخوانيد و نفوس را بروش و سلوک ملأ اعلی دعوت کنيد. يتيمان را پدر مهربان گرديد و بيچارگانرا ملجأ و پناه شويد. فقيرانرا کنز غنا گرديد و مريضانرا درمان و شفا. معين هر مظلومی باشيد و مجير هر محروم. در فکر آن باشيد که خدمت بهر نفسی از نوع بشر نمائيد و باعراض و انکار و استکبار و ظلم و عدوان اهمّيّت ندهيد و اعتنا نکنيد. بالعکس معامله نمائيد و بحقيقت مهربان باشيد نه بظاهر و صورت. هر نفسی از احبّای الهی بايد فکر را در اين حصر نمايد که رحمت پروردگار باشد و موهبت آمرزگار بهر نفسی برسد خيری بنمايد و نفعی برساند و سبب تحسين اخلاق گردد و تعديل افکار. تا نور هدايت تابد و موهبت حضرت رحمانی احاطه نمايد محبّت نور است در هر خانه بتابد و عداوت ظلمت است در هر کاشانه لانه نمايد. ای احبّای الهی همّتی بنمائيد که اين ظلمت بکلّی زائل گردد تا سرّ پنهان آشکار شود و حقائق اشياء مشهود و عيان گردد ع‌ع


منابع
محتویات