ای جويای حقيقت، نامه رسيد و مقصد معلوم گرديد سؤال نموده بوديد که اگر اين جلوه ربّانی همان ملکوت آسمانيست که حضرت مسيح ميفرمود که نزديک است بچه برهان ثابت شود و بچه دليل مبرهن گردد و بچه بشارت داده شود فرصت جواب مفصّل نيست مختصر ذکری ميشود. بدان بدلائلی اين ملکوت جديد ثابت شود که ملکوت مسيح بآن ثابت شد دليل ملکوت لاحق مانند دليل ملکوت سابق است بلکه برهان اعظم است. و برهان بر دو قسم است برهان عوام و برهان خواصّ و خواصّ ببرهان عوام قانع نگردند و عوام نيز ببرهان خواصّ يقين حاصل ننمايند عوام خوارق عادات جويند. امّا خواصّ اين را برهان نشمرند و قناعت نکنند و سيراب نگردند بلکه دلائل قطعی عقلی جويند.
لهذا برای شما که نظری دقيق و عقلی سليم داريد اقامه براهين قاطعه عقليّه نمائيم که هيچ فردی را مجال انکار نه. گوئيم که مقصد از ظهور ملکوت تربيت نفوس و ترقّی عالم انسانی و ظهور محبّت اللّه و الفت و يگانگی جميع بشر و ظهور کمالات الهی و تحقّق علوّيّت عالم انسانيست. مقصد از ظهور ملکوت و نتيجه اين. پس نظر در قوّت تربيت حضرت بهاء اللّه کن که شرق تاريک را روشن نموده و وحوش ضاريه را فرشته آسمانی فرموده نادانانرا دانا کرده و درندگان را آهوان برّ وحدت فرموده. نفوسی که بعقيده و عادت دشمن عالميان بودند حال بنهايت يگانگی دوست و مهربانند. از شدّت جهل کتاب مقدّس را ميسوختند حال بيان حقائق و اسرار توراة و انجيل مينمايند و در مدّتی قليله چنان تربيت فرمود که در زير کند و زنجير و تحت تهديد تيغ و شمشير فرياد يا بهاء الابهی ميزدند و قاتلان را نبات پرحلاوت بدهان ميدادند که با دهن شيرين ضربت زن و البتّه حکايت بطرس حواری و بانگ خروس را در خاطر داری.
و برهان ديگر آنکه. نزد جميع أعاظم و علمای ايران در طهران مسلّم است که حضرت بهاءاللّه در مکتبی نبودند. و درمدرسه ئی تعليم نگرفتند از بدو طفوليت روش و سلوکی ديگر داشتند. با وجود اين علما و فضلای ملل شرق بر علم و فضل و دانائی و کمالات خارق العاده او شهادت دادند. و حضرت بهاءاللّه را باوجود انکار و اشدّ عداوت اعتراف کنند که فريد عصر و وحيد دهر بود ولی معترف بمقامات عاليه نيستند مگر مخلصين و مختارين.
و برهان ديگر نفس تعاليم بهاءاللّه که بکلّی بينونت و اختلاف را از عالم انسانی براندازد و وحدت و ائتلاف ابدی تأسيس نمايد مراجعت بالواح تجلّيات و اشراقات و کلمات و بشارات و طرازات نمائيد واضح و مشهود گردد که ملکوت جديد را چه تعاليمی که جسم عليل عالم را علاج سريع و شفاء ابديست و قابل الاجرا است و چنين تعاليمی تا بحال سبقت نيافته.
و برهان ديگر اينکه حضرت بهاءاللّه چنين امر عظيمی که صيتش آفاق را گرفته و در شرق نهايت تمکّن يافته. و بارقه صبح منيرش مانند شعاع آفتاب در انتشار است. با وجود آنکه دول و ملل شرق مانع و معارض و بکمال قوّت متعرّض بودند در اين سجن شديد ظاهر و بلند و منتشر نمود. ملاحظه نما که ظهور چنين قدرت و قوّتی تا بحال سبقت يافته. چه برهانی اعظم از اين که در سجن آنخطابات شديد را بجميع ملوک فرمود و اخبارات صريح از استقبال داد و امپراطور اعظم را در وقتی که نهايت اقتدار داشت تهديد بانقلاب سريع و سقوط تاج و انعدام و اضمحلال فرمود و بعينه واقع گرديد و همچنين بسائر ملوک ارض اين الواح و خطاب در سجن صادر و واقع. ملاحظه فرما که باين قدرت و عظمت در حبس قاتلان و سارقان جلوه نمود چه برهان اعظم از اينست. باری براهين بسيار فرصت تحرير ندارم.
و امّا برهان در نزد عوام نادان خوارق عاداتست. مختصر اينست که از اين قبيل خارق عادات از حضرت بهاءاللّه در السن و افواه بسيار و اگر بخواهند رسائل متعدّده تأليف نمايند. ولی چون خصم منکر را اين برهان ساطع قاطع نيست لهذا ما خوارق عادات از حضرت بهاءاللّه روايت ننمائيم زيرا خصم نيز از اين قبيل روايات از الهه موهومه خود بيان کند و مستند بکتب و رسائل خويش گردد. لهذا ما برهان عقلی بيان کنيم تا از برای نفسی مجال انکار نماند و عليک البهاء الابهی عع