اعضای کميته مشرق الاذکار عليهم بهاء اللّه الابهی
هُو اللّه
ای ياران الهی، نامه شما رسيد فی الحقيقه مفرّح بود و مورث روح و ريحان نامه بايد چنين باشد که سرور و شادمانی بخشد الحمد للّه در اين سالهای جنگ که جميع ملل گرفتار نام و ننگ بودند و مبتلای ببوی و رنگ و مانند سباع ضاريه بخون يکديگر چنگ و دندان رنگين مينمودند. احبّای الهی شب و روز بجان و دل بتأسيسات الهيّه مشغول و بترويج آئين ربّانی مألوف. الحمد للّه مشرق الاذکار مطلع الانوار است و باغ مانند چراغ درخشيد و خيابان بطرّاحی گلهای بديع تزيين يافت و حوضها مانند کوثر لبريز شد و فوّارها مانند قلوب عاشقان بفوران آمد. در اين مدّت حرب اعضای محفل شب و روز بکار پرداختند و علم تأييد و توفيق افراختند و محلّ عبرت و حيرت عموم گرديدند و آنچه سزاوار بهائيان بود در انظار جلوه دادند. احبّای عشق آباد در انفاق فی الحقيقه مزيّت بر آفاق داشتند و در خريد هشت قطعه زمين طبق آرزوی عبدالبهاء همّتی عظيم فرمودند و اين اوّل مشرق الاذکار است که بنيان شد و اهمّيّت کبری داشت. اين گوی را احبّای عشقآباد از ميدان ربودند و در ملکوت ابهی علم خدمت برافراختند. و من از الطاف جمال مبارک اميدوارم که موانع مندفع گردد و بکمال اشتياق بآنسامان بشتابم و در مشرق الاذکار نماز و مناجات کنم. و عليکم البهاء الابهی حيفا ٤ تموز ١٩١٩ عع