هندوستان - رتنا کری کروی احبّای الهی و اماء رحمان عليهم…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

هندوستان

رتنا کری کروی احبّای الهی و اماء رحمان عليهم بهاء اللّه الابهی

هُو اللّه

ای ياران الهی و اماء رحمان، نامه شما رسيد مضمون جميع بيان التماس سفر عبدالبهاء بآنصفحات بود. من نيز در کمال اشتياقم در عالم وجود سروری اعظم از مشاهده روی ياران نميشود اينست کام دل و جان. امّا در اين اثنا موانع بسيار ولی در آينده از عون و عنايت حضرت بهاءاللّه اميد است که اسباب فراهم آيد هر وقت ممکن فوراً سفر بهندوستان خواهم کرد امّا بشرط اينکه اينسفر ممکن گردد. زيرا سفر مطوّلی است و ارض مقصود مرکز متتابعاً از جميع اطراف رسائل مثل باران ميريزد اقلاً از ده يکی را جواب بايد تحرير شود و قاصدان کعبه دوست نيز متتابع وارد ميشوند و با آنان نيز بايد ملاقات نمود و بخدمت پرداخت زيرا عبدالبهاء خادم يارانست و مفتخر باين منصب عظيم چگونه اين موهبترا از دست دهم و از اين گذشته موانعی بسيار در ميان با وجود اين اميد سفر دارم اگر چه در محافل ياران بجان و دل حاضرم و در تبتّل و تضرّع شريک و سهيم با وجود اين بصر نيز بهره و نصيبی دارد.

باری اين ايّام چون هندوستان بجوش و حرکت آمده از اطراف مکاتيب ميرسد لهذا در نهايت سرور بملکوت ابهی عجز و زاری مينمايم و ياران الهی را در هر دمی تأييدی طلبم و توفيقی جويم. و همچنين بنهايت ذلّ و انکسار بملکوت انوار تبتّل مينمايم و يارانرا عزّت بی پايان ميطلبم. حضرة بهاءاللّه روحی لاحبّاءالفداء بر سر احبّاء تاج عزّت ابدی نهادند که دراری درّيه‌اش از افق ابدی بر قرون و اعصار ميتابد. امر بدرجه‌ ئی عظيم است که در سبيل حقّ حتّی ذلّت سبب عزّتست. ملاحظه نمائيد که ذلّتی اعظم از قتل اشخاص و سلب اموال و اسيری اهل و عيال نيست. در يک صحرای پر ملال دشت کربلا اعظم تر از اين ذلّت نميشود.

حال ملاحظه نمائيد که اين ذلّت از برای حضرت سيّدالشهداء روح العالمين له الفداء عزّت ابديّه بود و يزيد و وليد هر چند بظاهر عزيز بودند و بر سرير سلطنت مستقر ولکن اين عزّت ذلّت ابدی بود. حال در هر روزی چند کرور از يک العطش حضرت تشنه‌ها سيراب ميشوند، فقيران از انفس اطعمه برخوردار ميگردند و يتيمان دلجوئی ميشوند و عاجزان دستگيری ميگردند ولکن يزيد و وليد را لقب پليد ماند و ذلّت آناً فآناً در مزيد پس معلوم شد که ياران الهی بدرجه‌ ئی عزيزند که ذلّتی از پی نه و تبديل و تحويلی نيست. اگر جميع عالم متّفق شوند و بخواهند که نفسی از احبّاء اللّه را ذليل نمايند نتوانند. زيرا نهايت ذلّت بحسب ظاهر شهادتست و اين شهادت سبب عزّت ابدی پس ثابت شد که حضرة احديّت از برای احبّا ذلّت خلق ننموده چيزيرا که حقّ خلق ننموده که ميتواند آنرا وجود دهد. باری معتمد بر فضل نامتناهی الهی باشيد و روز بروز در مراتب معنويّه و کمالات روحانيّه و موهبت صمدانيّه و هدايت ربّانيّه ترقّی نمائيد

الهی الهی هؤلاء عباد اخلصوا وجوههم لوجهک الکريم و سلکوا صراطک المستقيم و اتّبعوا المنهج القويم ولم يخشوا بأس کلّ أفّاک أثيم و لا يهابون شماتة کلّ معتد زنيم. قد خرقوا الحجبات و هتکوا السبحات و ودعوا الاصنام و ودّعوا الاوهام و أقبلوا اليک بقلوب ثابتة کشوامخ الجبال و نفوس مطمئنّة کرواسخ الاوتاد و ابتهلوا اليک بفؤاد طافع بالوداد و صدور منشرحة بآيات توحيدک بين العباد. ای ربّ اجعلهم نجوماً درهرهة فی افق الشهود و سرجاً لامعة فی حيّز الوجود و اشجاراً باسقة فی جنّة الابهی و امواجاً متهيّجة من بحر الوفاء حتّی يهتزّ ذلک الاقليم بنفحات قدسک فی هذا القرن العظيم. انّک انت المقتدر العزيز الکريم. حيفا ٢٩ صفر ١٣٣٨ - ١٩١٩ م ع‌ع


منابع
محتویات