
هو اللّه
ای زائر تربت پاک، حمد کن خدا را که موفّق بر طيّ مسافت بعيده گشتی تا آنکه بکوی دوست رسيدی و از الطاف حضرت مقصود بهره و نصيب يافتی. و فیالحقيقه سزاوار اين فضل و موهبت بودی زيرا در همدان بتعليم نونهالان حديقه معانی پرداختی. حال بجهت تنزّه و تفکّه و راحت دل و جان بغرب سفر نما. بپاريس برس و در آنجا جستجو از ياران الهی نما و بهر يک از آنان از قبل عبدالبهاء رأفت و مهربانی کن و تحيّت مشتاقانه مرا برسان. و بگو که در جميع ديار آهنگ يا بهاء الابهی بلند است و اميد من چنانست که در پاريس نيز اين نغمه جانفزا اين آهنگ ملکوت ابهی بلند گردد.
پاريس در هر مسئله ئی شورانگيز است از خدا خواهم که ساز و آواز احبّای الهی چنان بلند شود که زلزله بر ارکان پاريس اندازد. منتظر اخبار بسيار خوشی از احبّای پاريس هستم. و يقين است در آينده اين آهنگ الهی در آن مدينه بلند خواهد شد ولی ميخواهم در ايّام عهد و ميثاق باشد.
و شما مطربان آن آواز باشيد و بلبلان خوش ترانه آن اقليم گرديد و عليک البهاء الابهی
خداوند مهربانا، بنده تو سليمان از اينجهان بيزار شد تا در جهان بالا بر سرير سليمانی نشيند روی تو بيند و خوی تو گيرد. ای آمرزگار گناه ببخش پناه بده اگاه کن و در جهان اسرار غرق انوار فرما. حيفا ٢٥ نوفمبر ١٩١٩ عع