مندله جناب آقا سيّد مصطفی عليه بهاء اللّه الابهی
هُو اللّه
ای ثابت بر پيمان، نامه ١٩ اغسطوس ١٩١٩ رسيد از مضامين کام جان شيرين گرديد زيرا آيت وفا بود و دليل ثبات بر عبوديّت جمال ابهی. در سنين جنگ مجبوراً اين طير بی پر و بال ساکت و صامت بود ولی بعد از تسکين شعله حرب قدری راهها باز گشت و بمخابره با ياران پرداختيم. ولکن اوراق مانند برگهای درخت ميريزد و قلم متحيّر که کداميک را جواب بنويسد. الحمد للّه امر اللّه روز بروز در علوّ است و دائره مخابره اتّساع میيابد. در پيش ممکن بود که مخابره با عموم احبّا گردد حال بهر شهری بيش از يکنامه نگاشتن ممکن نيست بلکه ممتنع و مستحيل. با وجود اين چون آنجناب از ياران قديمند و خاطرتان بسيار عزيز لهذا بوصول نامه اين جواب مرقوم ميگردد تا بدانی که دل و جان عبدالبهاء بچه درجه بتو مهربانست اليوم هنگام تبليغ است اين امر مؤيّد است هر نفسی بآن پردازد جنود ملکوت ابهی نصرت نمايد. امر تبليغ يرليغ بليع از ملکوت ابهی دارد.
باری جميع احبّا را تشويق و تحريص بر اعلاء کلمة اللّه و نشر نفحات اللّه نمائيد تا آن اقليم باهتزاز آيد. مکاتبه را من بعد نيز بواسطه آقا محمّد تقی اصفهانی در مصر بنمائيد. زيرا اين نفس محترم بکمال قوّت بخدمت مشغول و با بعضی از احبّا در آخر زمستان اذن حضور داری. جميع يارانرا تحيّت ابدع برسان. و عليک البهاء الابهی حيفا ١٣ اکتوبر ١٩١٩ عع