ای زائر مطاف ملأ اعلی، الحمد لله بعون و عنايت الهيّه مرحلههای بعيده طی نمودی و باديهها پيمودی و بسر منزل مقصود رسيدی موهبتی اعظم از تشرّف بآن آستان تصوّر نتوان بستايش مليک مقتدر پرداز که چنين مقدّر نمود.
حال بديار الهی مراجعت نما و بهر خطّه و بوم و ثغوری عبور می نمائی بشارت الطاف ربّ غفور ده و رائحه طيّبه محبّت اللّه را بمشام برسان و از قبل عبدالبهاء نهايت اشتياق برسان و تحيّت ابدع ابهی ابلاغ دار. از عنايت بی نهايت حضرت مقصود اميد موفور است که جميع در صون حمايت حضرت احديّت محفوظ و مصون مانند و ليل و نهار بذکر پروردگار مشک اسرار بر عالم نثار نمايند کلّ را روش و سلوک نشر نفحات حديقه مالک الملوک باشد و مقصد و آرزو هدايت طالبان حقيقت.
باری من در شب و روز بدرگاه حضرت رحمن تبتّل و تضرّع نمايم و يارانرا روح و ريحان خواهم. مرادم جز سرور و حبور دوستان ربّ غفور نه. و نهايت آرزو آنکه بهر يک نامه ئی نگارم. ولی ملاحظه مینمائی که چه خبر است. از برای هر يک از نفوس که نامه خواسته بودی ميخواستم بنويسم. ولی شما در آخر کلّ که دفتر مکاتيب بسته شد خواهش نموديد من بتحرير رسائل مهمّه مشغول بودم. لهذا اين نامه را بخود شما بخطّ خود مینگارم که تلافی شود. و شما کتاب ناطق گرديد و جميع يارانرا از قبل من نامه مفصّل باشيد. و عليک البهاء عبدالبهاء عباس