هو اللّه
ای بنت ملکوتی، نامه تو رسيد. مضامين نورانی بود، ملکوتی بود، احساسات جان و دل بود، انجذابات وجدانی بود. همانست که نوشته بودی در زمان حضرت مسيح چه قدر سلاطين و ملوک و امراء و اغنياء و ملکههای آفاق و خانمهای محترم بودند جميع از آن روح الهی محروم گشتند. ولی پطرس و اندراوس و يوحنّا و مريم مجدليّه فائز گرديدند و مؤمن و موقن شدند و اين تاج عزّت ابديّه بر سر آنها گذاشته شد. پس شکر کن خدا را که قلبت نورانی شد و روحت رحمانی گشت و در چنين روزی اقبال نمودی. امّا ديگران جمعی بتدريج در ظلّ ملکوت داخل خواهند شد ولی من بعد. امّا فخر در اين است که در امروز نفوس اقبال کنند مثل آنکه ملاحظه مينمائی نفوسی که در زمان مسيح اقبال کردند آنان مثل ستاره درخشيدند اميدوارم که اين مشعله نورانی را بدست گيريد و صفوف غافلين را شکست دهيد. يقين بنما که بهائی حقيقی ميگردی. و گلی از گلشن ملکوتی ميشوی و خادم حقيقی ملکوت اللّه ميگردی بوالده محترمهات و دو خواهران نورانيت تحيّت ابدع ابهی از قبل عبدالبهاء برسان. و عليک البهاء الابهی عبدالبهاء عباس