جناب ميرزا الياس کاشانی عليه بهاء اللّه الابهی
هو اللّه
ای ثابت بر پيمان، نامه ئی که بجناب امين مرقوم نموده بودی ملاحظه گرديد. اين نامه بنهايت خلوص و خيرخواهی امراللّه مرقوم شده بود.
جناب امين بسيار از شما راضی و نهايت ستايش مينمايد از مصائب و بلايای وارده محزون و مغموم مشو در ره عشق پست و بالاهاست جام بلا نصيب اهل وفا و اخوان صفا.
هذه من سنّة ربّک فی جميع القرون و الأعصار تا انقطاع اين نفوس مبارکه و جان فشانی عاشقان جمال ذوالجلال در حيّز ظهور واضح و مشهود گردد.
ملاحظه کن که نفس مقدّس مبارک روحی لاحبّائه الفداء چه قدر بلايا و رزايا تحمّل نمود. صهباء بلا از هر جام سرشار نوشيد و هدف سهام و سنان اهل بغضا گشت. شبی نيارميد و دمی سر ببالين راحت ننهاد گهی زير زنجير بود و گهی مبتلا بدست تطاول هر يزيد پليد. گهی سرگون عراق بود و گهی منفی ممالک بلغار و عاقبت بيست و پنج سال مسجون قلعه عکّا. پس بايد احبّای الهی نهايت شکرانه بدرگاه خداوند يگانه نمايند که تأسّی بجمال مبارک نمودند و از جام بلا بهره و نصيب بردند. از اطوار بعضی نفوس دلگير مباش محتسب حقيقی در کار است. جميع اينها بگذرد و افق حقيقت از هر ابری صاف و مبرّا گردد اگر کسی قصوری نمايد ظلم بر نفس خويش نموده عاقبت نادم و پشيمان گردد. وعليک البهاء الابهی عبدالبهاء عباس