طهران - حضرت علی قبل أکبر عليه بهاء اللّه

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

طهران

حضرت علی قبل أکبر عليه بهاء اللّه

هُو اللّه

ای منادی پيمان، ايّامی ميگذرد که در مخابره و مکاتبه فتور حاصل سبب اينست که آتش فساد چنان شعله‌ئی زده که جميع امور مختل گشته حتّی ارسال رسائل متعسّر گرديده و بسيار از مکاتيب در دست عوانان افتاده هيئت تفتيش حاضر شده جميع قلوب را بتشويش انداخته و اين فحص و تحقيق را بنياد بر بيداد است يعنی جناب اخوی و عوانان سرّی و جهاری او در أشدّ فساد ديگر ملاحظه نما حال مظلومی را که در دست دشمنان خارج و داخل محکوم و مبتلا.

باری باختصار کوشيم هر چند امتحان شديد است ولی ظلم ستمکار را در قلوب ابرار تأثيری نه و اذيّت و اهانت بيگانگانرا حکمی نه بلکه قلوب را در چنين موارد حالت خوشی دست دهد و لطافت و رقّت بيفزايد و بمناجات پردازد لهذا عبدالبهاء آغاز تضرّع و ابتهال کند و عجز و نياز آرد و زبان بمناجات گشايد.

الهی الهی قد صوّبت السهام و أشرعت الاسنّة الحداد و لمعت السيوف فی هذا الظلام فاقبلت اليهما فی سبيلک کظمآن متعطّش الی کوثر عذب فرات و أشکرک علی هذا البلاء و عظيم البلوی و شديد الرزايا و عظيم المنايا کلّ رأس يا الهی لا يليق أن يتهادی علی القناة فی سبيلک الّا الرأس الّذی ظلّلت عليه سحاب رحمتک الکبری و کلّ صدر لا يستحقّ أن يستهدف فی محبّتک سهام الجفاء الّا الصدر الّذی انشرح بمعرفتک بين الوری و کلّ دم غير حريّ أن يسفح فی مشهد الفداء و يحمرّ من سفکها وجه الغبراء الّا دم مطهّر يسری فيه حبّک سريان الروح فی الاجسام ان لم تکن لی يا الهی موهبة الرزايا حبّاً بجمالک فما سلوة قلبی فی دار الذلّة و الهوان و ان لم أذق بفضلک مرارة کأس العقاب بما آمنت بک و بآياتک فمن أيّ قدح اتجرّع صهباء السرور بکلّ روح و ريحان تنقضی يا الهی هذه الايّام و بفضلک ينکشف الظلام و يتنفّس صبح البشری من ملکوت الجمال و تسمع الآذان ”يا أيّتها النفس المطمئنّة ارجعی الی ربّک“ مقدّسة عن أردان الاکوان عند ذلک تبيضّ الوجوه و تلوح بأنوار اللقاء.

ربّ ربّ اجعل النفوس مشغوفة بحبّک و منجذبة بذکرک و منتعشة بروحک و مطيّبة بفضلک انّک انت الکريم و انّک أنت المعين و انّک أنت المعطی العزيز الوهّاب.

ای منادی پيمان، جمال مبارک يارانرا بجهت چنين ايّامی تربيت فرمود تا حفظ امر اللّه نمايند و کلمة اللّه انتشار دهند و رايت هدی برافرازند و آيت تقی ترتيل کنند، گلشن حقيقت را شبنم عنايت گردند و گلبن معرفت را سحاب موهبت شوند، متّحد و متّفق گردند، از يک چشمه بنوشند و در يک هوا پرواز کنند، از يک نسيم باهتزاز آيند و از يک نفحه مشام معطّر نمايند، مانند طيور قدس در يک حديقه پرواز کنند و بيک لسان بيان راز فرمايند.

اين مسئله بسيار مهمّ است البتّه در فکر آن باشيد زيرا عبدالبهاء در طوفان خطر است و از خوف اختلاف آراء در نهايت حذر. اگر معاذ اللّه اختلاف جزئی حاصل گردد جميع نفوس ذليل و هالک و امر اللّه بنهايت ذلّت در جميع ممالک گرفتار شود ديگر معلومست که چه قدر از اين فکر در اضطرابم الحمد للّه اسباب اختلافی نه.

حضرت اعلی صبح حقيقت روشن و تابنده بر جميع ارجاء و مبشّر نيّر اعظم ابهی و جمال مبارک موعود جميع کتب و صحف و زبر و الواح و ظهور مجلّی طور در سدره سينا و ماعدا کلّ بنده آن آستانيم و احقر پاسبان. ظهور منتهی بمکلّم طور شد و تا هزار سال بل صد هزار سال اين کور امتداد خواهد يافت مقصود اينست که قبل از الف کسی سزاوار تکلّم بحرفی نيست ولو مقام ولايت باشد کتاب اقدس مرجع جميع امم و احکام الهی در آن مصرّح احکام غير مذکوره راجع بقرار بيت العدل ديگر اسباب اختلافی نه و من يتعدّ بعد ذلک فأولئک هم الناعقون و أولئک هم الظالمون و أولئک هم الاعداء المبغضون. زنهار زنهار مگذاريد نفسی رخنه کند و القاء فتنه نمايد اگر اختلاف آرائی حاصل گردد بيت عدل اعظم فوراً حلّ مشکلات فرمايد و اکثريّت آراء آنچه بيان کند صرف حقيقت است زيرا بيت عدل اعظم در تحت حمايت و عصمت و عفّت سلطان احديّتست و او را صيانت از خطا فرمايد و در ظلّ جناح عفّت و عصمت خويش محافظه نمايد هر کس مخالفت کند مردود گردد و عاقبت مقهور شود.

و بيت عدل اعظم بترتيب و نظامی که در انتخاب مجالس ملّت در اورپا انتخاب ميشود انتخاب گردد و چون ممالک مهتدی شود بيوت عدل ممالک بيت عدل اعظم را انتخاب نمايد و در هر زمان که جميع احبّا در هر ديار وکلائی تعيين نمايند و آنان نفوسی را انتخاب کنند و آن نفوس هيئتی را انتخاب نمايند آن بيت العدل اعظم است و الّا تأسيسش مشروط بايمان جميع ممالک عالم نه مثلاً اگر وقت مقتضی بود و فساد نداشت احبّای ايران وکلائی انتخاب مينمودند و احبّای امريک و هند و سائر جهات نيز وکلائی انتخاب مينمودند و آنان بيت العدلی انتخاب مينمودند آن بيت العدل اعظم بود و السلام ع‌ع


منابع
محتویات