هو اللّه - ای بنده آستان مبارک، نامه‌ ئی از شما رسيد…

عبدالبهآء
اصلی فارسی

هو اللّه

ای بنده آستان مبارک، نامه‌ ئی از شما رسيد و سبب سرور گرديد زيرا دلالت بر صحّت و سلامت عموم احبّا در آن صفحات بود. الحمد للّه در اين سنين انقلاب در صون حمايت الهی محفوظ بوده‌ايد و حال آنکه اکثر ناس در نهايت انقلاب و اضطراب و جميع اقاليم عالم در آتش خونريزی سوخته و افروخته. لکن دوستان الهی بمبارکی تعاليم ربّانی در آسيا و امريک و افريک در نهايت امن و امان و از جميع آفات محفوظ و پر روح و ريحان. ايّام جنگ را گذاراندند و با وجود اين شدائد و انقطاع مخابرات باز در جميع جهان نفوذ کلمة ‌اللّه در ازدياد و انتشار نفحات اللّه مزداد شد. جميع امور در جميع حدود و ثغور رو باضمحلال بود مگر امراللّه که روز بروز در انتشار بود.

شما بجميع متعلّقين و احبّا يک يک تحيّت عبدالبهآء ابلاغ داريد. اخبارات مفصّله در نامه مرقوم داريد و بگوئيد هفت اقليم از صور اسرافيل در اهتزاز و صيت و صوت اين امر بديع ارکان جهان را بحرکت آورده، ولی اکثری از اهل ايران هنوز بخواب کابوسی گرفتار. علی الخصوص کشور نور که موطن حضرت مقصود است اندکی هنوز مخمود و محجوبست مانند مکّه که موطن حضرت رسول عليه السّلام بود يثرب و يمن و تهامه روشن شده بود و مکّه که منبت شجره مبارکه بود غافل و ذاهل. اين قاعده عمومی در جميع دورها و کورها بود که بيگانگان آشنا و آشنايان که از اهل وطن مظهر حقيقت بودند بيگانه می‌ماندند. شما حال در اين دور بديع بيائيد اين قاعده را بهم زنيد بر عکس اهالی مکّه نشر نفحات اللّه نمائيد و آتش محبّت اللّه برافروزيد و خطّه نور را مشکاة لمعه نور و شعله طور کنيد و جميع دوستان را تحيّت مشتاقانه برسانيد و اين نامه را بجهت دوستان بخوانيد و عليک البهاء عبدالبهآء عباس. آب ١٩١٩

ای حضرت عموزاده، يادگار عزيز آن روح مجسّم و نور مصوّری. حضرت عمّ بزرگوار بعبدالبهاء بی‌نهايت مهربان بود و در ايّام طفوليت که در آن قريه بودم بسيار نوازش می‌نمود و آميزش می‌فرمود. هنوز حلاوت محبّت او در مذاقست لهذا مرا آرزو چنان که شمع او روشن گردد و آن قريه گلشن شود و شما باغبان آن گلستان شويد و آهنگ خوش از مرغان آنچمن باين انجمن رسد و عليک البهاء عبدالبهآء عبّاس


منابع