ای بهّاج پر ابتهاج، ديروز که روز پنجم جمادی الأولی يوم بعثت حضرت اعلی بود در حوالی بقعه مبارکه مرقد مقدّس روحی لتربته الفدا سراپرده را زدند و در کمال روح و ريحان بزم سرور آراسته گشت و جميع احبّای الهی از مهاجرين و مجاورين و مسافرين کلّ حاضر و با وجوه ناضره مستبشره بذکر حقّ و بهجت و بشارت و مسرّت بيوم بعثت حضرت سراسر بشارت روحی له الفدا مجتمع گشتند و مهمانی موعود آنجناب مجری شد و در نهايت روحانيّت از صبح تا دو ساعت از شب گذشته امتداد يافت. بعد از تلاوت الواح مخصوصه و مناجات و قصائد و محامد جمال قدم روحی لأحبّائه الفدا و حضرت اعلی بنفسی له الفدا و صحبت و نصائح مائده ممدود شد و بياد شما نهار صرف گشت و بعد قدح چای بدور آمد و پس از آن جميع ياران در کمال خضوع و خشوع رو بروضه مقدّسه نموده در نهايت تذلّل و انکسار جمعاً بشرف تقبيل آستان مقدّس مشرّف شديم. زيارت تا قريب يک ساعت بعد از مغرب امتداد يافت و تمام سراجهای بقعه مطهّره را بدست خود روشن نمودم و بالنّيابه از شما روی و موی را بتراب آن درگاه معطّر و معنبر کردم و همچنين بالوکاله از جناب محمّد علی خان عليه بهاء اللّه الأبهی و طلب عنايت مخصوصه شد. فی الحقيقه آن روز در نهايت روحانيّت منتهی شد و اين از اعظم دليل خلوص و محبّت آن جناب است. جناب آقا محمّد حسن مهماندار من و خادم احبّای الهی فی الحقيقه نهايت جديّت را نمودند و همچنين سائر احبّاء ع ع