ای غريب دل خون، غم مخور غمخوار مهربان داری محزون مباش مخدوم بزرگوار داری هر چند در دريای محن و آلام مستغرقيم ولی سفينه نجاتی داريم. هر چند در ظلمات مصائب و بلا گرفتاريم ولی مه تابانی داريم ملجئی چون ملکوت ابهی داريم و مأمنی چون حصون ملأ اعلی ديگر چه اضطرابی چه احتراقی چون در ظلّ ميثاقی ع ع