جناب حاجی، از خدا طلب استقامت نما در کتب و الواح البتّه ذکر امتحان و افتتان را ملاحظه نموده ئی. اين عبد از حضرت احديّت ملتمس است که در ظلّ عنايت محفوظ و مصون باشی و ليس هذا علی اللّه بعزيز. الآن در طبريا در اين گوشه تنهائی بذکر تو مشغولم ملاحظه کن که بچه درجه بتو محبّت دارم اين مقام را محافظه کن بلکه از جان دوستتر دار. قسم بمربّی وجود که اين مقام را جواهر خلق الهی آرزو دارند حال ملاحظه مکن که بنظر نمی آيد عنقريب آثارش را مشاهده خواهی نمود.
در خصوص خرجی بعضی مرقوم نموده بودی بخدا قسم که اين ايّام پاره فردی موجود نيست جميع امور درست ميشود عون الهی مؤيّد است ملاحظه کن که يَدِ غيبی چگونه نصرت نمود و آن نفوس طاغيه در آنجا را چگونه برانداخت خبر وصولشان به تبريز رسيد باری توکّل بخدا کن و توسّل بذيل اطهر نما. جناب آقا نصراللّه را از قبل اين عبد تکبير ابدع ابهی ابلاغ کن. مکتوب جوف را بشيخ اسعد برسان و هميشه مواظب او باش و او را راضی و ممنون بدار آنچه ميگويم محض خير شماست و الّا اينعبد را خيال بقائی در اين عالم نه و البهآء عليک ع ع