هُو اللّه - ای دو کنيز عزيز جمال مبارک، اين چه گمانست…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

هُو اللّه

ای دو کنيز عزيز جمال مبارک، اين چه گمانست و اين چه تصوّر محال زيرا چنانکه نگاشتی کسی گوش بآن اعذار نداد و بخرج نفسی از ابرار نرفت. امّا کنيزان اسم اعظم مقرّب درگاه جمال قدمند و معزّز و محترم. عبدالبهآء آنانرا خواهران و دختران خويش شمرد و ذوی القربی و خويش شناسد. هر دم بيادشان افتد و از ملکوت عزّت طلب موهبت نمايد. آنچه از پيش مرقوم مزاح بود و مطايبه شوخی بود و مضاحکه لهذا يقين نمائيد که در ملکوت نور مبين ساحت اقدس ربّ کريم مذکوريد و مشهور مقبوليد و مشهود. ورقات منجذبه لسانی فصيح دارند و بيانی مليح رانند و برهانی بليغ دانند. ترتيل آيات کنند و تلاوت مناجات نمايند و نساء غافلات را هدايت فرمايند. هر يک جام سرشارند و سراج ايوانند و مشکاة انوارند و شجره حديقه رحمان چگونه از خاطر روند و فراموش گردند سُبحانک هذا بهتان عظيم. باری بايد از اين گمان توبه نمائيد و باستغفار پردازيد زيرا عبدالبهآء روزها و شبها صبحها و شامها بذکر ياران و اماء رحمان مسرور و شادمانست. فراغت محال تا چه رسد بفراموشی و نسيان الآن توجّه بعتبه حضرت رحمان نمودم و از برای اماء رحمان نصرت و عنايت طلبيدم بالطّبع شامل شما نيز خواهد بود. پس گلبانگ سرور زنيد و آهنگ حبور برافرازيد و بعود و رود پردازيد و سرودی در نهايت وجد و طرب بنوازيد تا معتکفان صوامع ملکوت بوجد و سرور آيند و منزويان خلوتگاه ربّ الجبروت پرده براندازند و بصحرای شهود بشتابند و عليکما البهآء الأبهی ع‌ع


منابع
محتویات