ای کنيزان عزيزان حقّ، الحمدللّه در راه هدی جام لبريزی نوشيديد نوش جان باد. اين ساغر شهد و شکر است و اين نفحه مشک و عنبر ولی کام هر بی تميزی از آن شيرين نگردد بلکه مذاق کنيزان عزيزان الهی شکّرين شود زيرا هر نفسی مرد اين ميدان نباشد و در اين عرصه جولان نتواند. ايّام در گذر است و حيات بشر بيفائده و ثمر مگر در راه آن دلبر سر بدهد و در هر دمی مورد جفای هر ستمگر گردد و در ثبوت بر پيمان محکمتر شود. ای اماء رحمن، اهل ملأ اعلی تحسين نمايند و اهل ملکوت ابهی لسانرا بذکر شما تزيين دهند دمبدم بشکرانه جمال قدم پردازيد که چنين موهبتی مبذول داشت که در سبيل محبّتش مورد ملامت و شماتت شديد و معرض جفای اهل ضلالت. اين موهبت عظماست و رحمت کبری و عنايت جمال ابهی عنقريب شماتت بشکرانيّت تبديل گردد و ملامت بستايش و محمدت مبدّل شود و اماء رحمن هر يک مانند شمع در انجمن نسآء بدرخشد و بمثابه ستاره در افق عزّت ابديّه روشن گردد و عليکنّ التّحيّة و الثّنآء عع