ای اهل ملکوت، نامه ئی که بعد از جشن نوروز مرقوم نموده بوديد ملاحظه گرديد. فرح و سرور حاصل گشت و تجلّی نور مشاهده شد از خدا خواهم که در سال جديد از اين بهتر و خوشتر جشنی عظيم برپا نمائيد. بزم الفت و اتّحاد بيارائيد و توجّه بملکوت الآيات نمائيد و استفاضه از روح القدس فرمائيد. عبدالبهآء بجان و دل در جشن نوروزی شما حاضر بود و در فرح و سرور و اتّحاد و اتّفاق شريک و سهيم گشت. لهذا شکر کنيد خدا را که چنين مونسی داشتيد که هزار فرسنگ بُعد مسافت بروح در محفل شادمانی شما حاضر شد و احساسات وجدانی نمود اميدوارم که اين سنه جديد مبارک و سعيد باشد و سبب حصول تأييد و توفيقی شديد شود. تا علّت اتّحاد عالم گرديد و يگانگی عالم انسانی را اعلان نمائيد دشمنان را دوست کنيد و محرومانرا محرم اسرار صلح اکبر فرمائيد. از بلايای وارده و مصائب نازله بر اين مسجون اظهار پريشانی و اضطراب نموده بوديد ابداً محزون مباشيد، متأثّر نشويد، پريشانی مخواهيد. زيرا سجن اين زندانی را بزم شادمانيست و بهشت جاودانی و بلايا و مصائب از نعماء رحمانی. اگر اين بلايا و مصائب در سبيل الهی نبود عبدالبهآء را سرور بچه حاصل میشد. تسلّی خاطر بظهور بلاست و حصول مصائب کبری. احبّاء الهی را از قبل من تحيّت و ثنا ابلاغ داريد که اين مشتاق شب و روز تضرّع بملکوت نيّر آفاق نمايد و يارانرا حصول موهبت کبری خواهد تا سبب انتشار محبّت اللّه در شرق و غرب گردند و نفوس بشر را تربيت نمايند و اين جهان ناسوت جلوه گاه مواهب حضرت لاهوت گردد. جهان خاک تابناک شود و روی زمين بهشت برين گردد و عليکم البهآء الأبهی عع