ای بشير الهی، جناب کريم چون عزم رحيل نمود با صوتی نحيف استدعای نگارش نامه کرد و بعد مکتوبی نيز مرقوم و خواهش نگارش نمود اين عبد با وجود صد هزار مشاغل و شواغل و غوائل باز بتحرير اين نامه پرداخت. که ای بشير الهی، از هر طرف هجوم بر سرت شديد است و اعدا در کمين ولی چون اين مشقّت در سبيل دلبر پر ملاحت است عين مسرّتست.
گر دُرّ عطا بخشد اينک صدفش دلها ور تير بلا آيد اينک هدفش جانها.
بگو و بنواز و بابدع آواز تغنّی فرما توکّل کن و توسّل نما هر چه بادا باد چنانچه شاعر گفته
ما که داديم دل و ديده بطوفان بلا گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر.
انشاء اللّه بنياد نهاده ميشود نه برده و سيل غم فيض سرور ميگردد و طوفان بلا باران وفا ميشود لا تخرن و لا تتکدّر انّ اللّه معک فی کلّ الأحوال و يؤيّدک فی جميع الأمور و الشّوؤن فی المبدء و المآل ولی حکمت را بسيار ملاحظه داريد و بقدر امکان نفوس را بحکمت بخوانيد عع