هُو الأبهی - ای بيسر و سامان، مدّتی است که از شما خبری…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

هُو الأبهی

ای بيسر و سامان، مدّتی است که از شما خبری نرسيده و حال آنکه قرار چنين بود که در هر نقطه‌ ئی هستی نامه بنگاری اگر در جواب تأخيری يا فتوری حاصل اين از کثرت مشاغل و غوائل و مهالک و مصائب است تو ميدانی در چه دريائی غرقم با وجود اين دردهای بيدرمان و هجوم امور از اطراف جهان فرصت و مهلتم اقلّ قليل ديگر چگونه ميتوان نامه‌ ها را مثل امواج بحر بی‌ پايان جواب تحرير نمود. حال مکاتيب را در نهايت اختصار مينگارم و نوع ديگر نميتوانم. آن اوقات سفر گذشت و آن راحت فکر از دست رفت. چه ايّام مبارکی بود که هر روز در مرز و بومی و هر شب در حدود و ثغوری باعلاء کلمه ترتيل آيات توحيد و ترويج تعاليم حضرت مقصود روحی لاحبّائه الفداء در نهايت سرور و شادمانی در محافل نورانی نعره زنان بشارت بملکوت اللّه ميداديم. بقول اتراک کوتلر کجرکه خاطره سی بر جهان دگر باری در هر جائی که هستی در صون حمايت ربّ ودود باش و محفوظ از سهام هر لدود. تا توانی بکوش تا نفس اخير از ملکوت اثير مدد و تأييد رسد. بجميع احبّاء از قبل من تحيّت و ثنا در نهايت اشتياق برسان و عليک البهآء الابهی


منابع
محتویات