هُو الأبهی - ای دوستان رحمانی، اين خاکدان فانی منزل جغدان بی وفاست و آشيان خفّاشان نابينا.

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

هُو الأبهی

ای دوستان رحمانی، اين خاکدان فانی منزل جغدان بی وفاست و آشيان خفّاشان نابينا. ظلمتکده تاريک است و آتشکده نار نفی و نفاق هر دور و نزديک. شرابش سرابست و عذبش عذاب. شهدش زهر است و مهرش قهر. گشايشش ضيق است و بخشايشش بخل بر اهل توفيق. سرير شهرياريش لحد ضريحست و تخت کامرانيش سنگ سخت کريه. نجومش رجومست و قصورش قبور. نورش ظلماتست و سرورش سکرات. پس جمال قدم و اسم اعظم روحی لتراب اقدام احبّائه الفدا در اين جهان تأسيس بنيان جاودانی بجهت احبّای خويش فرمود و در اين عالم ترابی مدارج و معارج صعود بملکوت الهی نصيب فرمود و از اين روزنه صغير ابواب فلک اثير بگشود تا اين طيور بال و پر آلودهٔ بآب و گل را باوج عزّت قديمه پرواز دهد و اين نفوس پژمرده را بروح حيات ابديّه زنده فرمايد. صفيری از ملأ اعلی زد شور و نشور در جوق طيور افتاد برخی بقوّت آن صفير تا ملکوت ربّ قدير پرواز نمودند و بعضی بالی گشودند و پری زدند ولی بوبال ملال و کلال مبتلا گشتند و برخی بکلّی جناح را در طين ضلال غرق نمودند. پس ای طيور حديقه وفا شهپر تقديس بگشائيد و بقوّت اين صفير تا ملکوت ابهی پرواز نمائيد و البهآء عليکم يا احبّاء الرّحمن ع‌ع


منابع
محتویات